تعریف هیپنوتیزم:

ولین تعریف هیپنوتیزم توسط (جیمزبرید)جراح اسکاتلندی ارائه شد.که هیپنوتیزم یا هیپنوز را خواب عصبی neuro-hypnotismکه درمقابل خواب طبیعی بود می دانست.بعدها متوجه شد که تعریفی درست ارائه نکرده و خواست که کلمه خواب راحذف کند ولی ایان مفهوم فراگیرشد.اخرین تعریف علمی هیپنوتیزم عبارت است ازیک حالت ذهنی که در ان توجه شخص ازموضوعات پیرامون کم شده وبر روی موضوع خاصی متمرکز می شود.

2-اصطلاحات اولیه:

1-2تلقین:((suggestionعبارت است ازنظری که پیشنهاد می شود و پذیرش وتصمیم گیری باشنونده است.

2-2القاء:(induction)با استفاده ازامکانات جانبی ومحیطی سوژه را به سمت انتخاب مورد نظرهدایت می کنیم.درواقع با استفاده ازامکانات جانبی(به غیرازخود کلمات)از قبیل تن صدا،زبان بدن،امکانات محیطی(مانندنور،موسیقی،گرما،سرما)استفاده درست ازمذهب،روابط بین فردی،سوژه را مجبور به انتخاب می کنیم.

(posture)یعنی طرز ایستادن یا قرارگرفتن و(gesture)یعنی حرکات بدن،دست وصورت به ارتباط هرچه بهتردرمانگر و بیمارکمک می کند.

3-2نقش بازی کردن:(role playing)درفرایند هیپنوتیزم سوژه را درشرایطی قرارمی دهیم که انگارنقش بازی می کند وهمان حس دراو ایجاد می شود.مثلا:به سوژه تلقین می کنیم که هوا گرم است واوخود را با بادبزن خنک می کند.

هیپنوتیزم خود به خودی(spontaneous hypnotism)به حالتی گفته می شود که تمام مولفه های هیپنوتیزم (اگاهی جانبی کم شده،توجه محدود شده وتمرکز زیاد برموضوع)بدون اگاهی فرد و بدون اینکه قصد هیپنوتیزم شدن را داشته باشد به خودی خود انجام می شود.مثل فیلم نگاه کردن بچه ها،رانندگی یک مسیرتکراری،بردن قاشق به سمت دهان هنگام غذا خوردن،این اعمال سیناپس دهی عصبی شده و بدون تفکرانجام می شود.

5-2عکس العمل هیپنوتیزمی:(hypnotic reaction)وقتی دیالوگ توسط درمانگر گفته می شود،فردعکس العمل نشان می دهد.باید به این عکس العمل ها توجه کرد وبراساس ان دیالوگ را تغییرداد.

6-2خلسه:(trance)تغییرحالت مغزی است که دراین حالت تغییرات زیر اتفاق می افتد:کاهش متابولیسم نیمکره غالب،افزایش متابولیسم نیمکره غیرغالب،کاهش رابطه بین دونیمکره.این تغییرات نیمکره ها با ازمایشpet(positron emission tomography)که تصویربرداری ازمتابولیسم مغزیا بخشی ازبدن است اثبات شده اند.

3-مولفه های هیپنوتیزم:

1-3جذب شدن مثل فیلم جذاب یا نماز2-3انفکاک،منفک شدن یاجداشدن اگاهی ازچیزهای غیرمهم دردور وبر3-3تلقین پذیری یعنی پذیرفتن پیشنهادها.هرچه جذب بیشترباشد،انفکاک بیشترخواهدبود.

-تاریخچه هیپنوتیزم ودرمان:

1-4ژان مارتین شارکو:یک فیزیولوژیست بود که اعتقاد داشت خلسه یک تغییر فیزیولوژیک درمغزاست.که می تواند روی علائم فیزیولوژیک بدن نقش داشته باشد .2-4هیپنوانالیز روانکاوی3-4روانکاوی

1-هفت مورد سوء تعبیر درمورد هیپنوتیزم:

1-1هیپنوتیزم خواب است2-1افراد ضعیف هیپنوتیزم می شوند3-1هیپنوتیزم خطرناک است4-1هیپنوتیزم بیماری ایجاد می کند5-1هیپنوتیزم درمان است6-1ممکن است فردهیپنوتیزم شونده بیدارنشود7-1درهیپنوتیزم اسرارفرد فاش می شود یا برخلاف اعتقاداتش عمل می کند.

2-قضاوت نقادانه:

قضاوت نقادانه عمل ذهن است که درتمام افراد وجود دارد تا هرچیزی را به راحتی نپذیرد.این عمل ذهن درموقع هیپنوزبه درجاتی به حالت تعلیق درمی اید.میزان تعلیق به میزان هیپنوتیزم پذیری سوژه بستگی دارد.هرچه هیپنوتیزم پذیری بیش تر باشد قضاوت نقادانه بیش تربه صورت تعلیق درمی اید.البته هیچگاه متوقف یا صفرنمی شود.واگرمطلبی گفته شود که با اصول واعتقادات فرد منافات داشته باشد مجددا فعال می شود وحتی ممکن است فردازحالت هیپنوزدراید.درواقع بخشی ازروان به نام ناظرپنهان این کارراانجام می دهد.یعنی تمامیت شخصیت انسان و ازاصول ارزشی واعتقادی واسرار وی محافظت می کند.واگرچیزی برخلاف اعتقادات وی باشد مقاومت می کند وممکن است سوژه از خلسه هیپنوتیزم بیرون بیاید.

3-چهارفاز مختلف 

ف)شبه هیپنوتیزم:شل شدن عضلات- کرخت شدن- ضربان قلب وتنفس کم می شود- ممکن است اب چشم راه بیافتد- رنگ پریدگی لب- کاهش استرس.

ب)سطح متوسط:چشم به طرف بالا برمی گردد یعنی سفیدی چشم دیده می شود(eye rolling)- بال بال زدن چشم- دراین فاز بعضی از روان درمانی های هیپنوتیزمی شروع می شود مثل شناخت درمانی.

ج)فاز عمیق:بیمار درصورت القاء دچار توهم حسی می شود.یعنی حسی که وجود ندارد القا می شود.مثلا می گوییم که این دست نیست بلکه خمیر است.وبعد شروع می کنیم به شکافتن وجراحی.فروکردن سوزن- زایمان بدون درد- دندان پزشکی.

د)فازخیلی عمیق:حرکات نمایشی واستفاده های غیردرمانی دراین فاز وجود دارد.ان چه دردنیای هیپنوتیزم بعضی جاها به عنوان ارتباط با ارواح می گویند درواقع چیزی جزمنفک شدن سوژه نیست.سوژه منفک شده دچارتداعی ذهنی می شود ودر ذهن خود با یک روح خاص ارتباط برقرار می کند.هرفازبا فاز قبلی و بعدی خود هم پوشانی دارد.

4-محدوده سنی برای انجام هیپنوتیزم درمانی:

حداقل سن برای انجام هیپنوتیزم شش سال است.برای سنین 6تا10سال از تکنیک های اطفال استفاده می شود.چون اطفال تفکرعینی دارند نه انتزاعی.درسن 10تا18سال افراد هیپنوتیزم پذیری خوبی دارند ازاین سن به بعد میزان هیپنوتیزم پذیری افت می کند.(بخاطر شخصیت های افراد وفیلترهای ذهنی انان).خاصه اگرسوژه ازنظرسنی بالاتراز درمانگرباشد.

هیپنوتیزم پذیری افراد:

الف)هیپنوتیزم پذیری بسیاربالا(high)7%مردم

ب)هیپنوتیزم پذیری متوسط(medium)48%مردم

ج)هیپنوتیزم پذیری بسیار پایین(low)20%مردم

از25%باقی مانده،5%افراد ازنظرروانی نرمال هستند ولی از نظربیولوژیک امکان هیپنوتیزم شدن ندارند.و20%دیگربه دلیل اختلالات روانی امکان هیپنوتیزم پذیری ندارند.چون دراین افراد توجه(attention)مختل است وروان وضعیت نرمال ندارد.همچنین تحقیقات نشان داده که جنسیت تاثیری درهیپنوتیزم پذیری ندارد بلکه شخصیت نقش دارد.

6-ممنوعیت هیپنوتیزم:

-اگردرمانگر فقط هیپنوتیزم کردن بلد باشد و روش درمانی دیگر بلد نباشد.

- بیماران دچارصرع

- بیماران دچار اختلالات دو قطبی

- بیماران دچار اختلالات روان پریشی

- بیماران دچار افسردگی شدید

- کسانی که سابقه استفاده از داروهای روان گردان دارند

- کسانی که دچار وسواس فکری-عملی هستند.چون به هیپنوتیزم وسواس پیدا می کنند وتمرکز برایشان مشکل است.

- بیماران دچاراختلالات مرزی.چون این افراد روی مرز واقعیت وخیال هستند.

- افراد باشخصیت وابسته

- شخصیت پارانوئید

7-تست های هیپنوتیزم پذیری :1-7 تست اشپیگل 2-7 سقوط وضعیتی 3- 7 قفل کردن دست ها درهم4- 7تست گروهی واترلواستنفورد(تجسمی)

8- مراحل انجام هیپنوتیزم:

8 امادگی یا پذیرش( preparation)ارتباط خوب با بیمار(rapport) برقرارکردن.همچنین درمانگربا بیمارباید همدلی(empathy) داشته باشد.یعنی مشکلش را درک کند نه اینکه هم حسی(sympathy) کند.وهمان حس بیماررا داشته باشد وازان مشکل درد بکشد.2-8القاء(induction)3-8 عمیق سازی(deepening)4-8کاردرمانی (trance work)5-8 خروج(termination)

9-انواع دیالوگ:

اریکسون :دیالوگ های شما باید معنای زندگی بیمار را عوض کند.باید بیمار وقتی ازمطب بیرون می رود نگرش جدیدی به زندگی پیدا کند.

الف)دیالوگ استفهامی:معمولا برای کسانی که مقاومت دارند به کار می رود.

 ب)دیالوگ امرانه:مناسب افرادی است که امرپذیرند ومقاومت کمتری دارند.

ج)دیالوگ مخیرانه:برای افرادی که مقاومت دارند به کار می رود.باید شخص را در سیستم خود شریک کنید واگرنه مقاومت می کند.

-پرکاربردترین تکنیک های القاء:1-10pmr2-10کیاسون3 -10طبیعت گرا4-10پروازدست5 -10تثبیت چشم6-10esrt 7-10اگاهی حسی

1-ارتباط درمانگر وبیمار(rapport):

هیپنوز در واقع ارتباط میان درمانگر وبیمار است.این ارتباط به صورت خوداگاه و ناخوداگاه است.

همدلی(empathy):یعنی خود را به جای دیگران قرار دادن.وازدید انها به موضوعات نگاه کردن.یعنی درک کردن دیگران و پذیرفتن ان ها همان گونه که هستند.

هم حسی(sympathy):برای مثال اگر بیمار گریه کرد،درمانگرهم گریه کند.

2-انتقال عاطفی(trans ference):،علائم انتقال عاطفی وانتقال متقابل:

اگر مراجع در فرایند هیپنوتیزم به هیپنوتیزورعلاقه مند شد ونسبت به اوحس عاطفی پیدا کرد انتقال عاطفی پیش امده است.انتقال عاطفی به صورت ناخوداگاه شکل می گیرد.رفتارهای زیر توسط بیمار بیانگر این است که انتقال عاطفی صورت گرفته است:

الف)تماس های خارج از وقت کاری ب)درخواست دیدن زودتر ازوقت داده شده ج)درخواست دیدن خارج ازمطب

اگردرمانگر توجه به انتقال نداشته باشد حتی ممکن است حالت بدترانتقال یعنی انتقال متقابل(counter transference)پیش بیاید.یعنی درمانگردچارانتقال عاطفی شده و به سوژه علاقه مند شود.

-تکنیک های مصاحبه:

1-3بازتابش یا انعکاس:درمانگر به شیوه ای حمایتگرانه ان چه را بیماراضهارکرده برای او تکرار می کند.هدف این است که هردو متوجه شوند که منظوررا درست فهمیده اند.

2-3تسهیل:پزشک با فراهم کردن سرنخ های کلامی وغیرکلامی درحین مصاحبه(مثل جلوکشیدن صندلی، تکان دادن سر، بله گفتن، اهوم گفتن و...) به بیماردرارائه شرح حال و بیان مشکل کمک می کند.

3-3سکوت:فرصتی به بیمار برای اندیشیدن یا گریه کردن داده می شود.(2تا3دقیقه).اگرسوالی کردید و ناراحت شد و زیاد مکث کرد سوال نامربوطی بپرسید.مثلا درمورد فوتبال.

4-3شفاف سازی یا تصریح:درمانگرسعی می کند جزئیات بیشتری بدست اورد.بیمار:احساس افسردگی می کنم.پزشک: کی؟ درحضورکی؟

5-3مواجهه:وقتی استفاده می شود که درمانگرتصورمی کند بیمار می خواهد او را بازی دهد.برای مثال:فردی که خودکشی کرده و فکرمی کند اقدامش جدی نبوده باید چنین گفت:کاری که کردید ممکن بود موجب مرگتون نشه ولی نشون می ده که ناراحتیتون شدیده واحتیاج به کمک دارید تامجددا دست به این اقدام نزنید.

6-3 تعبیر یا تفسیر:یعنی درمانگر در مورد رفتار مراجع اظهار نظر می کند.زمانی باید استفاده شود که اعتماد بیمارجلب شده یعنی نباید درجلسات اول استفاده شود.