سلام استاد یه سوال داشتم اینکه ی روایت هست در مورد اینکه هر حکومتی قبل از حکومت امام زمان عج بر باطل است این جوابش چی میشه؟ممنونم

شبهه فوق یکی از اصلی ترین شبهات و‌سوالات انجمن حجتیه می باشد

مایلم ابتدا از زبان مقام معظم رهبری پاسخ دهم

مقام معظم رهبری


بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه هاى شیراز  14/02/1387


بعضى‌ها خیلى از چیزها را نمیفهمیدند. مبارزه میکردیم؛ بعضى‌ها به استناد روایاتى که هر پرچمى که قبل از برافراشته شدن پرچم حضرت مهدى (ارواحنا فداه) برافراشته شود، در آتش است، با مبارزه مخالف بودند. میگفتند آقا شما قبل از مبارزه‌ى حضرت صاحب‌الزمان (عجل الله فرجه) میخواهید مبارزه شروع کنید؟ خوب، این پرچم مبارزه را که بلند میکنید، در آتش است. معناى حدیث را نمیفهمیدند.


 یک عده‌اى از صدر اسلام، از زمان ائمه (علیهم‌السلام) که شنیده بودند مهدى ظهور خواهد کرد و دنیا را پر از عدل و داد خواهد کرد، ادعاى مهدى‌گرى میکردند؛ بعضى بر خودشان هم امر مشتبه بود. بعد نیست بدانید هم در بنى‌امیه ادعاى مهدویت بود، هم در بنى‌عباس بود، هم در افراد دیگرى که چه در زمان بنى‌عباس و چه در زمانهاى بعد تا امروز وجود داشتند، ادعاى مهدویت وجود داشت. بله، این پرچم مهدویت را کسى بلند کند، در آتش است. این معنایش این نیست که مردم با ظلم مبارزه نکنند، مردم براى تشکیل جامعه‌ى الهى و جامعه‌ى اسلامى و علوى مبارزه و قیام نکنند.


 این، بد فهمیدن دین است.

در تایید و تکمیل فرمایش مقام معظم رهبری پاسخ ایت الله جوادی را هم ارسال میکنم

آیت الله جوادی آملی


شکست هر خیزشی  قبل از قیام قائم عج ؟!


امام صادق(علیه السلام) فرمودند: « ما خرج و و لایخرج منا اهل البیت الی قیام قائمنا احد لیدفع ظلما او ینعش حقّاً الّا اصطلمته البلیة و کان قیامه زیادة فی مکروهنا و شیعتنا »

کسی از ما اهل بیت برای دفع ظلمی یا گرفتن حقی قبل از قیام قائم ما ، قیام نکرده و نمی کند ، مگر به مصیبت و بلیّه دچار می شود و قیامش سبب ازدیاد کراهت و رنج ما و شیعیان ما می شود .


از این روایت و روایات مشابه برمی آید که اگر کسی پیش از قیام قائم بپاخیزد و داعیه امامت داشته باشد و مردم را به خود بخواند ، یا گرچه داعیه امامت ندارد و مردم را به خویش نمی خواند اما شرایط قیامش آماده نباشد ، محکوم به شکست است ؛ اما آن که مردم را به امام معصوم عصر خویش بخواند –خواه آن مجاهد، خود امام معصوم باشد همچون سیدالشهدا(علیه السلام) و خواه نباشد- و از سوی دیگر براساس حضورالحاضر و قیام الحجة بوجود الناصر شرایط قیامش فراهم باشد ، حتی اگر چون سیدالشهدا (علیه السلام) به شهادت برسد ، دین با قیام و اقدام او رشد یافته و پیشرفت می کند ، چراکه شهادت با ضرورت قیام و پیروزی مجاهدان در راه خدا منافات ندارد .


چنانچه روایاتی یافت شود که مطلقا هر قیامی را محکوم به شکست و ناروا بدانند، بدلیل مخالفت با خطوط اصلی معارف قرآن و سنت قطعی معصومان(علیهم السلام) مورد پذیرش نیست، زیرا آیات و روایات فراوانی در اقامه امربه معروف و نهی از منکر، جهاد فی سبیل الله، اقامه حدود الهی و احیای کلمة الله که منحصر در زمان و مکان خاصی هم نیستند نشان می دهد جلوگیری از احیای دین در شرایط مهیا و گاه ضرورت، سخنی ناروا و زعمی آفل است.


فتوا به حرمت وجود حکومتی دینی در عصر غیبت، فتوا به حاکمیت قوانین غیرالهی و حکومت افراد ناشایست بر امت اسلامی است که قطعا مرضی خدا و رسول گرامی اش نبوده و نخواهد بود.


انقلاب و حکومتی چون انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران، خیزشی مبارک است که نه رهبران آن مردم را به خویش می خوانند و نه شرایط و قیام و اقدام و برپایی حکومت دینی برایشان مهیا نبود، درنتیجه این خیزش مقدس به برپایی حکومتی انجامید که معادلات سیاسی جهان را به هم ریخت و سرلوحه حرکت بسیاری از مسلمانان و سایر انسان های استثمار شده قرار گرفت. این انقلاب مردم را به امامت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) می خواند و امام و مأموم آن همصدا می گویند که ما امت ولی عصرعجل الله تعالی فرجه الشریف هستیم و آن حضرت،امام ماست. هر کوششی در این کشور به یمن امامت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است و این امت بی صبرانه ظهور مبارک او و تسلیم پرچم نظام اسلامی به دست باکفایت ایشان را انتظار می کشند

 آیة الله  شیخ لطف الله صافی گلپایگانی 


قیامی که دعوت به عمل به اسلام باشد ، هیچ وقت باطل نیست . والله العالم

حضرت آیة الله العظمی شیخ جعفر سبحانی (دام ظله) :


مراد از « رایة » یاد شده این است که قیام کننده برای خود دعوت کند اما اگر قیام برای احیاء امر اهل بیت علیهم السلام باشد این روایت شامل آن نیست بلکه این نوع قیام جزء امر به معروف و نهی از منکر است .

والله العالم 

پاسخ علامه طهرانی

پاسخ از ظهور روایاتى که هر گونه قیام را قبل از ظهور حضرت قائم محکوم مى‌کند‌


أفرادى که مى‌گویند در زمان غیبت إنسان نباید به هیچ وجه من الوجوه قیامى و إقدامى کند به چند روایت تمسّک مى‌کنند:


أوّل روایتى است که کلینى در «روضة کافى» عن محمّد بن یحیى، عن أحمد بن محمّد، عن الحسین بن سعید، عن حَمّاد بن عیسى، عن الحسین بن المختار، عن أبى بصیر، عن أبى عبد الله علیه السّلام روایت مى‌کند که:


قَالَ: کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَآئِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ یُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَهِ عَزّ وَ جَلَّ‌


سلسلۀ سند را به حضرت صادق علیه السّلام مى‌رساند که آن حضرت فرمود:


«هر پرچمى که قبل از قیام قائم برافراشته گردد، صاحب آن پرچم طاغوت است؛ و مردم او را عبادت مى‌کنند و دست از عبادت پروردگار عزّ و جلّ برداشته، او را معبود خود قرار مى‌دهند.» یعنى آن صاحب پرچم، طاغوت است و در مسیر غیر پروردگار حرکت مى‌کند؛ و خود را معبود مردم قرار داده است و أفرادى که به او مى‌گروند عابد او هستند و عبادتشان هم در غیر راه خدا قرار دارد.


و این رایت هم اختصاص به یک رایت ندارد‌

(کُلُّ رَایَةٍ)

هر پرچمى برافراشته گردد (کُلّ اضافه به رایة شده است، رایت هم نکره است و إفادۀ عموم مى‌کند). بنابراین، این حکم تا قبل از قیام قائم إدامه دارد. این است مفاد این روایت.


حال از سند که بگذریم آیا خود این متن قابل قبول است، یا اینکه منظور خاصّى را در بر دارد؟ از قرینۀ‌


قَبْلَ قِیَامِ الْقَآئِمْ‌


مى توان استفاده کرد که آن رایتى که برداشته شود، نه هر رایتى است که در راه قائم و در مسیر دین و در مسیر قرآن و در مسیر ولایت و در مسیر رضایت خود حضرت قائم برافراشته گردد؛ بلکه آن رایتى است که در مقابل رایت قائم است.


چون قائم علیه السّلام فقط یک قیام دارد و آن قیام بحقّ است؛ و آن قیام وقتى تحقّق پیدا میکند که به موقع انجام شود و بجاى خود و به منصّۀ خود نشسته باشد. و هر کسى قبل از قیام قائم رایتى را- و لو بنام دین- برافرازد، اگر در غیر مسیر حضرت قائم باشد بعنوان خودپسندى و شخصیّت طلبى و یا‌ لا أقلّ بعنوان خود محورى تحقّق خواهد یافت؛ و ولایتى را که به خود نسبت مى‌دهد در مقابل ولایت قائم علیه السّلام است نه مندکّ و فانى در ولایت و قیام قائم، و نه در مسیر و ممشاى آن حضرت.


پس هر رایتى که در مقابل قیام قائم باشد‌ فَصَاحِبُها طَاغُوتٌ‌


. چون قیام قائم إنسان را با از بین رفتن شخصیّت و استکبار و خودمنشى که در أفراد موجود است بسوى پروردگار حرکت مى‌دهد؛ و این رایت أفراد را بسوى خود دعوت مى‌کند و هر جائى که محورى و مرکزى از شخصیّت طلبى باشد، آن طاغوت است و‌ یُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَهِ عَزّ وَ جَلَّ.


مجلسى در «مرآت العقول» این روایت را موثّق دانسته است.