بسم الله الرحمن الرحیم
مساله کنیز و برده در اسلام توسط منتقدین یک ضعف برای اسلام مطرح شده است در صورتی که روش برخورد اسلام با این مساله از قوت های کم نظیر دین مبین اسلام است.
در رابطه با بحث برده داری چند چیز را باید در نظر بگریم که به اجمال عرض میکنم:
1 - اسلام هرگز ابداع کننده بردگى نبوده است، بلکه در حالى ظهور کرد که مساله بردگى سراسر جهان را فرا گرفته و با تار و پود جوامع بشرى آمیخته بود.
مساله برده داری پیش از اسلام و در بدو ظهور اسلام همه گیر بوده است .بعضی از افراد خیلی با ادعا می گویند در ایران اصلا برده داری نداشتیم واین نشان می دهد ایران باستان ودین زرتشت از اسلام برتر است
پاسخ این جهال روشن است . اینها هیچ سر رشته وسوادی نسبت به تاریخ ایران و ادیان پیش از اسلام ندارند.
در ایران هم برده داری بوده و حتی در کتاب اوستا ( وندیداد ) ذکر شده است که مرد خانواده حق دارد زن خودش را بفرشود یا اجاره بدهد.
نکته دیگری که باید پیش از بحث به ان توجه کنیم :
۲. بردگان در طول تاریخ سرنوشت بسیار دردناکى داشتهاند، به عنوان نمونه بردگان اسپارتها را که به اصطلاح قومى متمدن بودند در نظر مىگیریم ، به قول نویسنده روح القوانین غلامان اسپارتى به قدرى بدبخت بودند که تنها غلام یک نفر نبودند، بلکه غلام تمام جامعه محسوب مىشدند، و هر کس بدون ترس از قانون مىتوانست هر قدر بخواهد غلام خود یا دیگرى را آزار و شکنجه دهد، و در حقیقت زندگانى آنها از حیوانات نیز بدتر بود .
از زمانى که بردگان را از کشورهاى عقبافتاده صید مىکردند تا هنگامى که در بازارهاى فروش عرضه مىشد بسیارى از آنها مىمردند، و باقیمانده وسیلهاى بودند براى بهرهگیرى بردهفروشان طماع و اندک غذائى که به آنها مىدادند براى زنده ماندن و کار کردن بود، و به هنگام پیرى و بیماریهاى صعب العلاج آنها را به حال خود رها مىکردند تا به شکل دردناکى جان دهند! لذا نام بردگى در طول تاریخ با انبوهى از جنایات هولناک همراه است .
دوستان توجه کنند، وقتی یک جوانی از شما می پرسد چرا اسلام برده داری را مجاز دانسته ، در ذهنش تصویری از برده نقش بسته که حاصل و نتجیه فیلم های هالیوودی است . او برده را یک انسان با پوست سیاه می داند که اسیر شده وسخت ترین کار ها را موظف است انحام دهد و توهین ها را تحمل کند وهیچ حقی ندارد . توجه به این ذهنیت در قانع کردن وی یقینا موثر است.
با توجه به دو نکته کلی فوق ، اسلام یک طرحی را پیاده کرد تا بردگان ازاد شوند.
3 - طرح اسلام براى آزادى بردگان
آنچه غالبا مورد توجه قرار نمىگیرد این است که اگر نظام غلطى در بافت جامعهاى وارد شود ریشهکن کردن آن احتیاج به زمان دارد، و هر حرکت حساب نشده نتیجه معکوسى خواهد داشت، درست همانند انسانى که به یک بیمارى خطرناک مبتلا شده و بیماریش کاملا پیشرفت نموده است، و یا شخص معتادى که دهها سال به اعتیاد زشت خود خو گرفته، در اینگونه موارد حتما باید از برنامههاى زمان بندى شده استفاده کرد .
صریحتر بگوئیم : اگر اسلام طبق یک فرمان عمومى دستور مىداد همه بردگان موجود در آن را آزاد کنند ، چه بسا بیشتر آنها تلف مىشدند، زیرا گاه نیمى از جامعه را بردگان تشکیل مىدادند، آنها نه کسب و کار مستقلى داشتند، و نه خانه و لانه و وسیلهاى براى ادامه زندگى .
اگر در یک روز و یک ساعت معین همه آزاد مىشدند یک جمعیت عظیم بیکار ظاهر مىگشت که هم زندگى خودش با خطر مواجه بود و هم ممکن بود نظم جامعه را مختل کند، و به هنگامى که محرومیت به او فشار مىآورد به همه جا حملهور شود و درگیرى و خونریزى به راه افتد . اینجا است که باید تدریجا آزاد شوند، و جذب جامعه گردند ، نه جان خودشان به خطر بیفتد ، و نه امنیت جامعه را به خطر اندازند، و اسلام درست این برنامه حساب شده را تعقیب کرد .
خب با توجه به عرایض فوق اسلام برای ازادی برده ها و مدیریت ان ها چه کار کرد؟
ماده اول - بستن سرچشمه هاى بردگى
بردگى در طول تاریخ اسباب فراوانى داشته ، نه تنها اسیران جنگى و بدهکارانى که قدرت بر پرداخت بدهى خود نداشتند به صورت برده درمىآمدند که زور و غلبه نیز مجوز برده گرفتن و بردهدارى بود اما اسلام جلو تمام این مسائل را گرفت، تنها در یک مورد اجازه بردهگیرى داد و آن در مورد اسیران جنگى بود . این مسلم است که در میدان جنگ و بعد از غلبه بر دشمن یا باید تمام افراد باقی مانده از دشمن را کشت و یا بجاى کشتن آنها را اسیر کرد چرا که اگر دشمن رها شود باز ممکن است نیروهاى خود را تجدید سازمان کرده و حمله مجددى را آغاز نماید. اسلام راه حل دوم را بر گزیده است اما فرموده است که بعد از اسارت صحنه دگرگون مىشود، و اسیر با تمام جنایاتى که مرتکب شده است به صورت یک امانت الهى در دست مسلمین در مىآید که باید حقوق بسیارى را در باره او رعایت کرد . پس از یک طرف ورودی های برده گیری توسط اسلام بسته شد ،جز یک ورودی.
ائمه جماعت عزیز مستحضرند که حکم اسیر بعد از خاتمه جنگ یکى از سه چیز است : آزاد کردن بىقید و شرط ، آزاد کردن مشروط به پرداخت فدیه ( غرامت ) و برده ساختن او ، و البته انتخاب یکى از این سه امر منوط به نظر امام و پیشواى مسلمین است و او هم با در نظر گرفتن شرائط اسیران و مصالح اسلام و مسلمین از نظر داخل و خارج آنچه را شایستهتر باشد برمىگزیند و دستور اجرا مىدهد .
اما در شرایطی که نظر امام و پیشواى مسلمین بر این قرار می گرفت که اسیران آزاد نشوند از آنجا در آن روز امکانات و زندانهائى نبود که بتوان اسیران جنگى را تا روشن شدن وضعشان در زندان نگه داشت ، راهى جز تقسیم کردن آنها در میان خانوادهها و نگهدارى به صورت برده نداشت .
البته تقسیم این افراد در بین جامعه اسلامی یکی از هوشمندانه ترین سیستم هایی است که در مورد معضلات اجتماعی به اجرا در امده است
ماده دوم - گشودن دریچه آزادى
اسلام برنامه وسیعى براى آزاد شدن بردگان تنظیم کرده است که اگر مسلمانان آن را عمل مىکردند در مدتى نه چندان زیاد همه بردگان تدریجا آزاد و جذب جامعه اسلامى مىشدند .
این سیستم ازاد سازی برده ها را شما عزیزان مستحضرید اما برای اینکه شاید بخواهید مطلب را به دیگران منتقل کنید عرض میکنم
الف - یکى از مصارف هشتگانه زکات در اسلام خریدن بردگان و آزاد کردن آنها است و به این ترتیب یک بودجه دائمى و مستمر براى این امر در بیت المال اسلامى در نظر گرفته شده که تا آزادى کامل بردگان ادامه خواهد داشت .
ب - مقرراتى در اسلام وضع شده که بردگان طبق قراردادى که با مالک خود مىبندند بتوانند از دسترنج خود آزاد شوند ( در فقه اسلامى فصلى در این زمینه تحت عنوان مکاتبه آمده است ) .
ج - آزاد کردن بردگان یکى از مهمترین عبادات و اعمال خیر در اسلام است ، و پیشوایان اسلام در این مساله پیشقدم بودند ، تا آنچه که در حالات على (ع) نوشتهاند: هزار برده را از دسترنج خود آزاد کردند!
د - پیشوایان اسلام بردگان را به کمترین بهانهاى آزاد مىکردند تا سرمشقى براى دیگران باشد ، تا آنجا که یکى از بردگان امام باقر (ع) کار نیکى انجام داد امام (ع) فرمود: برو تو آزادى که من خوش ندارم مردى از اهل بهشت را به خدمت خود درآورم .
ه- در بعضى از روایات اسلامى آمده است : بردگان بعد از هفت سال خود به خود آزاد مىشوند ، چنانکه از امام صادق (ع) مىخوانیم: کسى که ایمان داشته باشد بعد از هفت سال آزاد مىشود صاحبش بخواهد یا نخواهد و به خدمت گرفتن کسى که ایمان داشته باشد بعد از هفت سال حلال نیست
و - کسى که برده مشترکى را نسبت به سهم خود آزاد کند موظف است بقیه را نیز بخرد و آزاد کند .
ز- هر گاه بخشى از بردهاى را که مالک تمام آن است آزاد کند این آزادى سرایت کرده و خود بخود همه آزاد خواهد شد !
ح - هر گاه کسى پدر یا مادر و یا اجداد و یا فرزندان یا عمو یا عمه یا دائى یا خاله ، یا برادر یا خواهر و یا برادرزاده و یا خواهرزاده خود را مالک شود فورا آزاد مىشوند .
ط - هر گاه مالک از کنیز خود صاحب فرزندى شود فروختن آن کنیز جائز نیست و باید بعد از سهم ارث فرزندش آزاد شود .
ک - آزادی برده بواسطه پارهاى از مجازاتهاى سخت که صاحب بردهنسبت به او انجام می داد.و ....
خب این ها سیستم هایی بود که اسلام برای ازادی بردگان تعبیه کرد
حالا برویم سراغ ماده بعدی ،یعنی احیای شخصیت بردگان(ماده سوم)
در دورانی که بردگان مسیر خود را طبق برنامه حساب شده اسلام به سوى آزادى مىپیمایند اسلام براى احیاى حقوق آنها اقدامات وسیعى کرده است ، و شخصیت انسانى آنان را احیاء نموده ، تا آنجا که از نظر شخصیت انسانى هیچ تفاوتى میان بردگان و افراد آزاد نمىگذارد و معیار ارزش را همان تقوا قرار مىدهد ، لذا به بردگان اجازه مىدهد همه گونه پستهاى مهم اجتماعى را عهدهدار شوند ، تا آنجا که بردگان مىتوانند مقام مهم قضاوت را عهدهدار شوند . در عصر پیامبر (ص) نیز مقامات برجستهاى از فرماندهى لشکر گرفته تا پستهاى حساس دیگر به بردگان یا بردگان آزاد شده سپرده شد . بسیارى از یاران بزرگ پیامبر (ص) بردگان بودند و یا بردگان آزاد شده ، و در حقیقت بسیارى از آنها به صورت معاون براى بزرگان اسلام انجام وظیفه مىکردند. سلمان و بلال و عمار یاسر و قنبر را در این گروه مىتوان نام برد ، بعد از غزوه بنى المصطلق پیامبر (ص) با یکى از کنیزان آزاد شده این قبیله ازدواج کرد و همین امر بهانهاى آزادى تمام اسراى قبیله شد .
خب، این احیای شخصیت امری عظیم بوده که توسط اسلام برای جامعه عقب افتاده ان زمان عرضه شده است
ماده چهارم - رفتار انسانى با بردگان
در اسلام دستورات زیادى در باره رفق و مدارا با بردگان وارد شده تا آنجا که آنها را در زندگى صاحبان خود شریک و سهیم کرده است.
پیغمبر اسلام (ص) مىفرمود : کسى که برادرش زیر دست او است باید ، از آنچه مىخورد به او بخوراند و از آنچه مىپوشد به او بپوشاند ، و زیادتر از توانائى به او تکلیف نکند .
على (ع) به غلام خود قنبر مىفرمود : من از خداى خود شرم دارم که لباسى بهتر از تو بپوشم ، زیرا رسول خدا (ص) مىفرمود : از آنچه خودتان مىپوشید بر آنها بپوشانید و از آنچه خود مىخورید به آنها غذا دهید .
در جاى دیگر مىفرماید : به بندگان خود کنیز و غلام نگوئید ، بلکه آنها را پسرم و دخترم خطاب کنید ! قرآن نیز در باره بردگان سفارش جالبى کرده و مىگوید : خدا را بپرستید ، براى او شریک مگیرید ، با پدر و مادر و خویشان و یتیمان و بینوایان همسایگان نزدیک و دور و دوستان ، و آوارگان ، و بردگان جز نیکوکارى رفتارى نداشته باشید ، خداوند از خودپسندى بیزار است .
همانگونه که در بالا آوردیم اسلام تنها در یک مورد اجازه بردهگیرى مىدهد و آن در مورد اسیران جنگى است ، آن هم هرگز جنبه الزامى ندارد در حالى که در عصر ظهور اسلام ، و قرنها بعد از آن بردهگیرى از طریق زور و حمله به کشورهاى سیاهپوستان و دستگیر کردن انسانهاى آزاد ، و تبدیل آنها به بردگان ، بسیار زیاد بود ، و گاهى در مقیاس هاى وحشتناک روى آن معامله مىشد ، بطورى که در اواخر قرن 18 میلادى دولت انگلستان هر سال دویست هزار برده را معامله مىکرد، و هر سال یکصد هزار نفر را از آفریقا گرفته و به صورت بردگان به آمریکا مىبردند .
کوتاه سخن اینکه کسانى که به برنامه اسلام در مورد بردگان خردهگیرى مىکنند از دور سخنى شنیدهاند ، و از اصول این برنامه و جهتگیرى آن که همان آزادى تدریجى و بدون ضایعات بردگان است اطلاع دقیقى ندارند ، و یا تحت تاثیر افراد مغرضى قرار گرفتهاند که به گمان خود این را نقطه ضعف مهمى براى اسلام شمرده و روى آن تبلیغات دامنهدارى به راه انداختهاند .
والسلام علیکم و رحمت الله
برای پاسخ فوق از مقاله زیر بهره فراوان برده شد
http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa1121
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.