عبد

۶ مطلب با موضوع «جلسات اموزش فضای جنگ نرم و رسانه» ثبت شده است

نامه عمر به یزدگرد سوم ساسانی و پاسخ یزدگرد به آن

در راستای جنگ نرم، دشمن هر از چند گاهی با پخش اکاذیب احساسات مردم را تحریک میکندیکی از این داستان ها ،‌ بحث نامه نگاری عمر و یزدگرد است.

«نامه عمر به یزدگرد سوم ساسانی و پاسخ یزدگرد به آن

یک سند تاریخی/ ایران ما ـ آنچه برای آگاهی هموطنان ارجمند ایرانی در ذیل می‌آید، متن ترجمه نامه خلیفه دوم به یزدگرد سوم ساسانی و پاسخ یزدگرد به او می‌باشد. نسخه اصلی این نامه‌ها در موزه لندن نگهداری می‌شود. زمان نگاشته شدن این نامه‌ها مربوط می‌شود به پس از جنگ قادسیه و پیش از جنگ نهاوند که حدوداً چهار ماه به طول انجامید:

از عمر بن الخطاب خلیفه مسلمین، به یزدگرد سوم شاهنشاه پارس

یزدگرد! من آینده روشنی برای تو و ملت تو نمی‌بینم، مگر اینکه پیشنهاد مرا بپذیری و با من بیعت کنی. تو سابقا بر نصف جهان حکم می‌راندی؛ ولی اکنون که سپاهیان تو در خطوط مقدم شکست خورده‌اند و ملت تو در حال فروپاشی است، من به تو راهی را پیشنهاد می‌کنم تا جانت را نجات دهی.

شروع کن به پرستش خدای واحد، به یکتاپرستی، به عبادت خدای یکتا که همه چیزرا او آفریده. ما برای تو و برای تمام جهان پیام او را آورده‌ایم، او که خدای راستین است. از پرستش آتش دست بردار و به ملت خود فرمان بده که آنها نیز از پرستش آتش که خطاست، دست بکشند. به ما بپیوند. الله اکبر را پرستش کن که خدای راستین است و خالق جهان. الله را عبادت کن و اسلام را به عنوان راه رستگاری بپذیر. به راه کفرآمیز خود پایان بده و اسلام بیاور و الله اکبر را منجی خود بدان.

با این کار زندگی خودت را نجات بده و صلح را برای پارسیان به دست آر. اگر بهترین انتخاب را می‌خواهی برای عجمها (لقبی که عربها به پارسیان می‌دادند به معنی کودن و لال) انجام دهی، با من بیعت کن. الله اکبر.‏

خلیفه مسلمین، عمربن الخطاب

پاسخ یزدگرد:

از شاه شاهان، شاه پارس، شاه سرزمینهای پرشمار، شاه آریایی‌ها و غیر آریایی‌ها، شاه پارسیان و نژادهای دیگر از جمله عربها، شاه فرمانروایی پارس، یزدگرد سوم ساسانی به عمربن الخطاب، خلیفه تازیان (لقبی که پارسیان به عربها می‌دهند به معنی سگ شکاری)

به نام اهورامزدا، آفریننده زندگی و خرد

تو در نامه‌ات نوشته‌ای می‌خواهی ما را به راه راست هدایت کنی، به راه خدای راستینت، الله اکبر؛ بدون اینکه هیچ‌گونه آگاهی داشته باشی که ما که هستیم و چه را می‌پرستیم. این بسیار شگفت‌انگیز است که تو لقب فرمانروای عربها را برای خودت غصب کرده‌ای، آگاهی و دانش تو نسبت به امور دنیا به همان اندازه عربهای پست و مزخرف‌گو و سرگردان در بیابانهای عربستان و انسانهای عقب‌مانده بیابانگرد است.

[...] تو به من پیشنهاد می‌کنی که خداوند یکتا را بپرستم، در حالی که نمی‌دانی هزاران سال است که‌ایرانیان خداوند یکتا را می‌پرستند و روزی پنج بار به درگاه او نماز می‌خوانند. هزاران سال است که در ایران، سرزمین فرهنگ و هنر این رویه زندگی روزمره ماست. زمانی که ما داشتیم مهربانی و کردار نیک را در جهان می‌پروراندیم و پرچم پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک را در دستهایمان به اهتزاز درمی‌آوردیم، تو و پدران تو داشتند سوسمار می‌خوردند و دخترانتان را زنده به گور می‌کردید.

شما تازیان که دم از الله می‌زنید، برای آفریده‌های خدا هیچ ارزشی قائل نیستید. شما فرزندان خدا را گردن می‌زنید، اسرای جنگی را می‌کشید، به زنها تجاوز می‌کنید، دختران خود را زنده به گور می‌کنید، به کاروانها شبیخون می‌زنید، دسته دسته مردم را می‌کشید، زنان مردم را می‌دزدید و اموال آنها را سرقت می‌کنید. قلب شما از سنگ ساخته شده است. ما تمام این اعمال شیطانی را که شما انجام می‌دهید، محکوم می‌کنیم. حال با این‌همه اعمال قبیح که انجام می‌دهید، چگونه می‌خواهید به ما درس خداشناسی بدهید؟

تو به من می‌گویی از پرستش آتش دست بردارم. ما ایرانیان عشق به خالق و قدرت خلقت او را در نور خورشید و گرمی آتش می‌بینیم. نور و گرمای خورشید و آتش ما را قادر می‌سازد که نور حقیقت را ببینیم و قلبهایمان برای نزدیکی به خالق و به همنوع گرم شود. این به ما کمک می‌کند تا با همدیگر مهربانتر باشیم و این نور اهورایی را در اعماق قلبمان روشن می‌سازد. خدای ما اهورا مزداست و این بسیار شگفت‌انگیز است که شما تازه او را کشف کرده‌اید و نام الله را بر روی آن گذارده‌اید. اما ما و شما در یک سطح و مرتبه نیستیم، ما به همنوع کمک می‌کنیم، ما عشق را در میان آدمیان قسمت می‌کنیم، ما پندار نیک را در بین انسانها ترویج می‌کنیم، ما هزاران سال است که فرهنگ پیشرفته خود را با احترام به فرهنگهای دیگر بر روی زمین می‌گسترانیم، در حالی که شما به نام الله به سرزمین‌های دیگر حمله می‌کنید، مردم را دسته دسته قتل عام می‌کنید، قحطی به ارمغان می‌آورید و ترس و تهیدستی به راه می‌اندازید، شما اعمال شیطانی را به نام الله انجام می‌دهید. چه کسی مسئول این‌همه فاجعه است؟ آیا الله به شما دستور داده قتل کنید، غارت کنید و ویران کنید؟ یا اینکه پیروان الله به نام او این کارها را انجام می‌دهند؟ و یا هردو؟

شما می‌خواهید عشق به خدا را با نظامی گری و قدرت شمشیرهایتان به مردم یاد بدهید. شما بیابانگردهای وحشی می‌خواهید به ملت متمدنی مثل ما درس خداشناسی بدهید. ما هزاران سال فرهنگ و تمدن در پشت سر خود داریم. تو به جز نظامی‌گری، وحشی گری، قتل و جنایت چه چیزی را به ارتش عربها یاد داده‌ای؟ چه دانش و علمی را به مسلمانان یاد داده‌ای که حالا اصرار داری به غیر مسلمانان نیز یاد بدهی؟ چه دانش و فرهنگی را از الله ات آموخته‌ای که اکنون می‌خواهی به زور به دیگران هم بیاموزی؟

افسوس و ‌ای افسوس... که ارتش ما از ارتش شما شکست خورد و حالا مردم ما مجبورند همان خدای خودشان را این بار با نام الله پرستش کنند و همان پنج بار نماز را بخوانند؛ ولی این بار با زور شمشیر باید عربی نماز بخوانند؛ چون گویا الله شما فقط عربی می‌فهمد.

من پیشنهاد می‌کنم که تو و همدستانت به همان بیابانهایی که سابقاً عادت داشتید در آن زندگی کنید، برگردید. آنها را برگردان به همان جایی که عادت داشتید جلوی آفتاب از گرما بسوزند، به همان زندگی قبیله‌ای، به همان سوسمار خوردنها و شیر شتر نوشیدنها.

من تو را نهی می‌کنم از اینکه ‌این دسته‌های دزد را در سرزمین آباد ما رها کنی، در شهرهای متمدن ما و در میان ملت پاکیزه ما. این چهارپایان سنگدل را آزاد مگذار تا مردم ما را قتل عام کنند، زنان و فرزندان ما را بربایند، به زنهای ما تجاوز کنند و دخترانمان را به کنیزی به مکه بفرستند. نگذار این جنایات را به نام الله انجام دهند، به‌این کارهای جنایتکارانه پایان بده.آریائیها بخشنده، خونگرم و مهمان نوازند، انسانهای پاک به هر کجا که بروند، تخم دوستی، عشق، آگاهی و حقیقت را خواهند

کاشت؛ بنابراین آنها تو و مردم تو را به خاطر این کارهای جنایتکارانه مجازات نخواهند کرد. من از تو می‌خواهم که با الله‌اکبرت در همان بیابانهای عربستان بمانی و به شهرهای آباد و متمدن ما نزدیک نشوی، به خاطر عقاید ترسناکت و به خاطر خوی وحشی‌گری‌ات.یزدگرد سوم ساسانی»

سوال اول این است که در طول بیش از 1400 سال که از روزگار خلیفه دوم و یزدگرد می‌گذرد، این دو نامه در تألیفات کدام یک از مورخان و محققان بزرگ قدیم و جدید ایرانی و اروپایی که حوادث مربوط به جنگهای صدر اسلام را گزارش کرده‌اند، نقل شده است؟

هیچ کدام:-)

برای مثال تاریخ سیاسی ساسانیان (تألیف دکتر مشکور)، ایران در زمان ساسانیان (تألیف کریستن سن)، ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان (تألیف نولدکه، ترجمة زریاب خوئی)، از پرویز تا چنگیز (تألیف تقی‌زاده)، تمدن ایران ساسانی (تألیف ولادیمیر گریگورویچ لوکونین)، ایران در آستانه یورش تازیان (تألیف آ.‌ای کولسنیکف)، مطالعاتی درباره ساسانیان (تألیف کنستانتین اینوسترانتسف)، و از منابع قدیمی کتابهای تاریخ طبری، ابن‌کثیر و غیره. در هیچ یک از این مآخذ، نام و نشانی از دو نامه نیست

اگر سندی برای این دو‌نامه وجود داشته باشد که ما تاکنون نیافتیم ، تازه نوبت به بررسی سند می رسد

مشخصات هر یک از دو نامه‌ای که ادعا می‌شود خلیفه و یزدگرد به یکدیگر نوشته‌اند و نسخة اصلی هر دو در موزه لندن است (!؟) چیست؟ دو نامه بر روی کاغذ کتابت شده یا چیز دیگر؟ خط آن چه خطی است؟ مهر و تزئینات احتمالی آن چگونه است؟ هر کدام با چه شماره‌ای در موزة لندن ثبت شده؟ چه کسی اصالت آنها را تأیید کرده؟ علاوه بر این، اگر واقعا چنین نامه‌هایی هست، برای اثبات اصالت آنها و ثبت در تاریخ و استفادة محققان، لازم است که نه فقط متن آنها به همان زبان اصلی منتشر شود، بلکه باید از روی متن آنها عکسبرداری شود و عکس هر دو منتشر شود و سپس با توجه به خط و کاغذ و انشای هر یک از دو نامه، و تاریخ و مهر و دیگر خصوصیات آن، از سوی کارشناسان در مورد اصالت آن اظهارنظر شود. 

اینها سوالات جدی نسبت به این نامه است

بیشتر موزه‌ها و مؤسسات معتبر علمی، برای اینکه داشته‌های ارزشمند و مهم خود را عرضه کنند و اهمیت خود را نشان دهند، اسناد تاریخی مهمی را که در اختیار دارند، در ضمن فهرستها و کاتالوگها و... معرفی و منتشر می‌کنند تا توجه محققان، به مؤسسة آنها جلب و موجب مزید اعتبار آنها گردد. اینک اگر چنین کاری در مورد دو نامة مزبور، از سوی موزة لندن صورت گرفته، باید پرسید که در کجا و چگونه؟

به صرف استناد به موزه لندن و‌بدون سند ، هیچ محققی مطلبی را نخواهد پذیرفت

اشکالات تاریخی این دو‌نامه هم کم نیست:

برای مثال جعل‌کننده محترم ، مدعی است که در میان دو جنگ قادسیه و نهاوند «حدوداً چهار ماه طول کشید.» در حالی که اگر ایشان، حتی یکی از منابع دم دستی را خوانده بود، چنین حرف خنده‌آوری نمی‌زد؛ زیرا جنگ قادسیه در سال 14هـ . 635م (فرهنگ معین، ج 6، ص 1424) و جنگ نهاوند در سال 21هـ . 642 م (تاریخ سیاسی ساسانیان، مشکور، ج 2، ص 1374) روی داد و فاصلة میان دو جنگ، حدود هشت سال بوده نه حدود چهار ماه!

تاریخ نویسانِ نزدیک به عصر یزدگرد سوم، گزارشهایی ـ با اسناد متصل و زنجیره‌های پیوسته ـ از گفتگوهای عربها با یزدگرد و سرداران سپاه او آورده‌اند که مضمون آنها کاملاً برخلاف مندرجات نامة منسوب به یزدگرد است. برای نمونه: طبری که در قرن سوم هجری می‌زیسته، با اسناد متصل گزارش کرده است که وقتی فرستادگان سپاه عرب با یزدگرد ملاقات کردند، یزدگرد گفت: از آنها بپرسند که: «چرا آمده‌اید و محرک شما در کار جنگ و طمع بستن در دیار ما چیست؟» یکی از فرستادگان در پاسخ او ضمن سخنانی گفت: «ما شما را به دین خودمان می‌خوانیم که نیک را نیک شمرده و زشت را زشت دانسته؛ و اگر دین ما را بپذیرید، کتاب خدا را در میانتان می‌گذاریم و شما را به پیروی از آن می‌خوانیم که احکام آن را گردن نهید؛ و خود بازمی‌گردیم و شما دانید و کشورتان. اگر هم دین ما را نپذیرید و جزیه دهید، از ما در امان خواهید بود و ما از شما حمایت می‌کنیم، وگرنه با شما می‌جنگیم.»

یکی دیگر از فرستادگان نیز گفت: «ما گواهی می‌دهیم که پیامبر آئین حق را آورد و آن را از نزد حق آورد و به ما گفت هر که پیرو دین شما شود، همان حقوق و تکالیف شما را دارد؛ و هر که آن را نپذیرد، از او جزیه بخواهید و چون جزیه داد، وی را مانند خود حمایت کنید و هر که نداد، با وی جنگ کنید.» یزدگرد در پاسخ این سخنان گفت: «با من این گونه سخن می‌گویی؟» سپس دستور داد یک بار خاک بر گردن سرکردة فرستادگان عرب بار کردند و او را با همین وضعیت از مداین بیرون کردند. (ترجمة تاریخ طبری، ج 4، صص 1653 تا 1656 نقل به تلخیص)

چهره‌ای که در نامة منسوب به یزدگرد، از جامعة ایران ترسیم شده، با گزارشهایی که محققان تاریخ از آن جامعه ارائه داده‌اند، چه تناسبی دارد؟ برای نمونه‌این گزارشها را از کتاب تاریخ اجتماعی ایران می‌آوریم که مؤلف آن (استاد سعید نفیسی) در بسیاری موارد، ستایش از ایران باستان را تا مرز حماسه سرایی رسانده و در نکوهش اعراب و تقبیح رفتارهای آنان با ایرانیان سنگ تمام گذاشته است: «در دورة ساسانی، از 140 میلیون جمعیت ایران، تنها یک میلیون و نیم حق مالکیت داشته و دیگران ( 5 /138 میلیون تن انسان) همه از این حق طبیعی خداداد محروم بوده‌اند. ناچار هر آئین تازه‌ای که‌این امتیازات ناروا را از میان می‌برد و برابری فراهم می‌کرد و به‌این میلیونها مردم ناکام، حق مالکیت می‌داد و امتیازات طبقاتی را از میان می‌برد، همه مردم با شور و شعف بدان می‌گرویدند.» (تاریخ اجتماعی ایران، نفیسی، ج2، ص25 )

«در این دوره تعلیم و تربیت و فراگرفتن علوم متداول، انحصار به موبدزادگان و نجیب زادگان داشته و اکثریت نزدیک به اتفاق فرزندان ایران، از آن محروم بوده‌اند. روحانیت نیز اختصاص به قبیله و نژاد مخصوصی داشته است و ناچار کسی را که از این نژاد نبوده، در جامة روحانی نمی‌پذیرفته‌اند.» (تاریخ اجتماعی ایران، ج 2، ص 26) خانواده و مالکیت نیز که در هر تمدنی اساس مدنیت را فراهم می‌کند، و مدار زندگی اجتماعی است، در دورة ساسانی پایه و مبنای درستی نداشت. گذشته از آنکه طبقات متعدد و اکثریت هنگفت مردم کشور از حق مالکیت ـ به نفع طبقات ممتازـ محروم بودند. تشکیل خانواده هم بر اساس و روش مستدل و پابرجایی استوار نبود. گاهی در اسناد یونانی دیده شده که مردی چند صد زن در خانه داشته است. دشوارترین موضوع را پس از طلاق، تفکیک دارایی زن از شوهر می‌دانسته‌اند؛ زیرا زن تا طلاق نگرفته بود، در ادارة دارایی خود هیچ حقی نداشت. (تاریخ اجتماعی ایران، ج 2، صص 35، 42، 46) ‏

و‌....

سخن در این باب بسیار زیاد است

همین میزان بس باشد ورنه به اندازه یک روز مطلب در رد این نامه ها در دسترس است

طراحی کنندگان شبهه و شایعه فوق با هوشمندی ، در صددتحریک حس ناسیونالیستی ایرانیان بودندکه متاسفانه تا حدی هم موفق بودند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

جلسه پنجم آموزش فضای مجازی

بسم الله الرحمن الرحیم

جلسه پنجم آموزش فضای مجازی

موضوع:لغزش گاه های فضای مجازی برای یک روحانی

فضای مجازی مخصوصا گروه های ارتباط جمعی برای همه اقشتر لغزش گاه هایی دارد. مخصوصا برای یک روحانی، ما در این جلسه این مبحث را مطرح میکنیم و انتظار داریم عزیزان خوب مطالعه کنند و به کار ببندند

عکس پروفایلی که ما انتخاب میکنیم حاوی پیام های بسیاری است. 

اخم ، خنده ،‌ نحوه نگاه ، محاسن ، نوع لباس و ... همگی پیام هایی را برای مخاطب ارسال می کند

اولین چیزی که مخاطبین شما در فضای مجازی به ان جلب می شوند ، تصویر پروفایل شماست

گاهی روحانیون از تصاویر علما استفاده میکنند 

گاهی هم از تصویر شخصی خودشان

گاهی از تصویر یک حدیث یا ایه

گاهی از تصویر منظره

و ...

روحانی وظیفه ذاتی اش تبلیغ است و اولین قدم برای تبلیغ و تاثیر گذاری ، جذب است. در فضای مجازی اولین چیزی که می تواند موجب جذب شود تصویر پروفایل ماست.

اگر تصویر ما اخمو و سنگین باشد میتواند موجب دفع شود

اگر تصویر ما خیلی بازاری و اتلیه ای باشد اعتماد را کم تر جذب میکند

اگر تصویر خیلی خاکی و‌بسیجی افراطی باشد ، تاثیر معکوس میگذارد

و هکذا

اگر بنا است تصویری از خود قرار دهیم طوری تصویر را انتخاب کنیم که مثبت ترین تاثیر را بر مخاطب داشته باشد

و بدانیم با گوشی های اندروید می شود از کل مکالمات شما عکس بگیرند و در همه کروه ها پخش کنند

اگر با تصویر خودتان در خصوصی به یک جوان تندی کردید و خدای ناکرده از کوره در رفتید ،‌ انتظار نداشته باشید این مکالمه در حد همین صحبت خصوصی بماند. ممکن است تصوپیر ان گفت و گو سندی شود بر علیه روحانیت و بگویند ای مردم ببینید این روحانی ها چطور صحبت می کنند

مساله دوم : انتخاب ای دی یا همان نامی است که قرار است برای دیگران نمایش داده شود

این نام نمایش داده شده هم حاوی پیام است.

اقا حوان طلبه ای میشناختم که نام خود را شیخ حامد گذاشته بود.

شیخ حامد لفظ بدی نیست اما ایا مناسب است؟

مطلب دیگری که مهم است این است که گوشی شما و نام کاربری شما در حکم امضای شماست

اگر این گوشی در دست کسی باشد و او با نام کاربری شما کاری کند و مسئول کیست؟

یقینا مسئول ماییم. ولو بی تقصیریم اما به نام ما کار ها شده و تا ثابت کنیم که ما نبودیم هزار گرفتاری دارد

نمونه اش بعضی از عزیزان

از روی ساده دلی گوشی را به دست افرادی دادند، و شد انچه نباید میشد

دادن گوشی به دیگران یعنی دسترسی او به حساب های کاربری ما.

با داشتن گوشی شما اشخاص می توانند تمام تصاویری که از زمان خریداری کردن گوشی در ان ذخیره شده را بازیابی کند

و شخص با برداشتن گوشی می تواند به اسم شما خیلی کار ها انجام دهد ،

حساسیت کار وقتی زیاد است که تصویر پروفایل شما تصویر یک روحانی است

می شود برای نرم افزار های خودمان رمزی قرار دهیم

یا برای قسمت پیامک خود رمز بگذاریم

این یکی از شیوه های امن است

مطلب مهم دیگری که در این جلسه ضروری است تذکر دهیم ، کپی کردن مطالب از یک گروه به گروه دیگر است

وقتی یک عکس به دستتان رسید ، از خودتان چند سوال بپرسید

۱. این تصویر توسط چه کسانی ساخته شده؟ 

۲.اهداف سازندگان ان جه بوده؟ 

۳. چه علائم و مشخصاتی در ان ثبت شده؟ 

۴. ایا منبع ان تصویر موثق است؟ 

۵. و ارسال این تصویر و یا مطلب در شان یک روحانی است؟ 

۶. با ارسال نکردن ان چه اتفاق بدی می افتد؟

ما خیلی وقت ها ناخواسته مبلغ دشمن می شویم

مثلا عکسی میفرستیم در فلان گروه

زیر عکس ادرس یک سایت است

مخاطبین ما جون ما یک روحانی هستیم به ما اعتماد دارند

پس ان سایت هم به واسطه ارسال ما ناخود اکاه مورد تایید ماست

در صورتی که ما اصلا حواسمان نبود انجا ادرس سایتی هم هست و اصلا محتوایش چیست

اما یقینا وقتی با هویت علنی و با تصویر شخصی فعالیت کنیم ، حساسیت ها و لغزشها به اسم شخص ما تمام نمی شود و به اسم کل روحانیت و اسلام تمام می گردد.

مطلب مهم دیگری که در این فضای مجازی باید مورد توجه باشد این است عضویت ما در یک گکروه می تواند به معنای تایید ان گروه باشد

یک طلبه عزیز بود وارد یک گروه مستهجن شد برای هدایت

ان نامرد ها هم عکس ای دی وی را در وسط انبوه مطالب زشت گرفتند و در اینترنت پخش کردند

ان بیچاره رفته بود هدایت کند اما خروجی اش شد اخوند ها در گروه های مستهجن فعالند

مطلب مهم دیگری که باید توجه کنیم این است که استیکر های مختلف با اهداف مختلف ساخته می شوند

مثلا فلان بازیگر غربی

یا فلان شخصیت کارتونی

یا فلان بازیگر تلویزیونی

حتی المقدور عزیزان از این ساتیکر ها استفاده نکنند که مضراتش بسیار است. مگر انکه واقعا سپاد رسانه ای بالایی داشته باشید.

مثال هایی بزنم

لوک خوش شانس را همه دیدید. اما واقعا لوک موش شانس نماد چیست؟ و چرا ساخته شد؟

لوک خوش شانس نماد یک یهودی مهربان و بی خانمان است. یهودی بی سرزمینی که در جست و جوی سرزمین موعود است .

و تفاسیر دقیقی که دارد.

پس یکی از لغزشهای استفاده از این استیکر ها این است بعضی نماد ها و مفاهیم و سنبل های بد را القا میکند

لغزش دیگرش این است که ناخود اگاه بعضی رذائل را القا میکنیم.

مثلا عکس بابا پنجعلی و با ان ادبیات خاص خودش

یا عکس ارسطو با ان ادبیاتش

نا خود اگاه تقلید صدا ،‌ادا در اوردن ، تکه کلام داشتن و ،،، توسط همین امور القا می شود.

و ما نباید در این زمینه به این چیز ها دامن بزنیم.

والسلام

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

جلسه چهارم اموزش فضای مجازی و جنگ نرم

جلسه چهارم اموزش جنگ نرم و رسانه

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم جمیعا

به حول و قوه الهی جلسه چهارم اموزش فضای مجازی با عنوان فرهنگ و اسیب های استفاده از برنامه های ارتباط جمعی را به محضرتون تقدیم میکنم

ان شا الله مفید باشد

همانطور که میدانیم فیس بوک، توییتر، اینستاگرام، لینکدین، گوگل پلاس، گروههای وایبری، همه و همه،‌ با دهانی باز، تشنه و چشم‌انتظار کاربران تازه هستند. 

 شرکتهایی که بستر موبایل را در اختیار دارند، خوشحال می‌شوند که گوشی تلفن ما، حتی در رختخواب هم از ما جدا نشود

خصوصاً این روزها که هر شکلی از فعالیت آنلاین، می‌تواند برای آنها درآمدزا باشد. بنابراین هیچکس وقت و علاقه ندارد که برای ما، از خطرهای احتمالی در شبکه‌های اجتماعی بگوید.

در این جلسه میخواهیم مقداری به این خطرات اشاره کنیم 

در نسل سنتی قب میدیدم که سر و صدای بحث‌ها و دعواها و عزا و عروسی‌ و ....وقتی مورد اعتراض قرارمیگرفت ، در پاسخ به اعتراض دیگران، با چهره‌ای حق به جانب فریاد می‌زدند: «چاردیواری! اختیاری!».

بله ،‌ عبارت (چار دیواری ، اختیاری )جمله اشنایی است که امروزه به صورت مدرن فریاد زده میشود و همه شما روحانیون عزیز با ان تا حدی اشنایید

 نسل امروز، واژه‌های جدیدتری را برای فریاد کردن همان حق قدیمی آموخته است: 


دقت کنید به جملات اشنای زیر



«اینجا حریم شخصی من است». 

«در مورد من قضاوت نکنید» 

 «اینجا آنطور هستم که هستم. تو هم در خانه‌ات هر طور که می‌خواهی باش!»

 و ده‌ها جمله‌ی شبیه اینها.

 اما این شعار قطعاً در دنیای مجازی و شبکه‌های اجتماعی مصداقی ندارد. چرا که «دیوار»ی وجود ندارد.

 آنها که می‌گویند «زندگی آنلاین، زندگی در خانه‌ای با دیوارهای شیشه‌ای است» درست می‌گویند اما تمام واقعیت را نمی‌گویند

. زندگی آنلاین،‌ مانند زندگی در خانه‌ای با دیوارهای شیشه‌ای است که جدای از اینکه فیس بوک و توییتر و دیگران،‌ هر روز همسایگان شما را به سرک کشیدن به خانه‌تان دعوت می‌کنند، به همه نیز،‌ سنگ‌هایی داده شده (مثل کامنت و لایک و بلاک و …) که برای پر کردن اوقات فراغت، به سمت خانه‌ی شیشه‌ای دیگران پرتاب کنند!

خب ، خیلی شعاری صحبت نکنیم و برویم بر روی مصادیق.

چند هشدار جدی برای استفاده از فضای مجازی مخصوصا شبکه های ارتباط جمعی عرض میکنم

۱) ما در فضای مجازی یک خبرنگار نیستیم، پس هر خبری که خواندیم را نباید باز نشر دهیم

خیلی پیام ها به دست ما میرسد که زیر آن هم ملتمسانه نوشته شده است که: «اگر مملکت خود را دوست دارید، اطلاع‌رسانی کنید!»

اگر دین دارید کپی کنید

و...

یک افسر جنگ نرم مانند شما عزیزان در مواجه با این پیام ها چه باید بکند؟ یقینا قدم اول اطمینان از صحت خبر است.

قدم دوم اطمینان از این که باز نشر این خبر مفید به حال اجتماع است

قدم سوم: اصلاح ادبیات ان خبر است، ما که در لباس روحانیتیم حق نداریم با هر ادبیاتی صحبت کنیم یا التماس کنیم تو رو خدا کپی کن، شان ما باید محفوظ باشد

۲) اجتناب از رلتار های تهاجمی در مواجهه با مطالب دیگران

فضاهای آنلاین و شبکه‌های اجتماعی، شرایطی را برای برخوردهای تهاجمی و خشونت آمیز ایجاد کرده‌اند که گاه باعث می‌شود رفتارهایی خشونت‌آمیز‌تر از فضای فیزیکی، در آنها مشاهده شود. 

شما سریعا و قبل از فرو نشاندن خشم خود، فرصت دارید که نظری را درباره‌ی هر یک از محتواهای موجود در شبکه‌های اجتماعی منتشر کنید.

 ما فراموش می‌کنیم که دیگران – که در همسایگی خانه‌ی شیشه‌ای ما زندگی می‌کنند – گاه بر اساس یک جمله یا یک نظر یا حتی یک مورد لایک کردن یا لایک نکردن، به سادگی قضاوت می‌شوند و سرنوشت آنها تغییر می‌کند.

باید در لضای مجازی هوشمندانه با مطالب برخورد کنیم و از احساساتی شدن اجتناب نماییم. 

هر لایک ما ،‌هر کامنت ما میتواند تاییدی بر یک مطلب خلاف باشد

بنده با یک کشیش مسیحی بحث داشتم. ایشان دکترا داشتند و ساکن امریکا اما مشغول به تبلیغ در عراض بودند

در طول مدتی که با ایشون بحث میکردم مدام از شبهات و مبانی و اصول اسلام سوال میکرد و وقتی پاسخ میگرفت از خودش حالت ابتهاج نشان میداد

من از اول اعتمادی به ابن اقا نداشتم برای همین رد پای ایشونو توی اینترنت دنبال کردم ، دیدم با اسامی مختلف تحت عناوین مختلف به دنبال جذب مخاطب هست

اسم ایشون بود امانوئل


سایتی درست کرده بود با این عنوان که من مسیحی ام و در حال تحقیقم و مدام شبهات و سوالات در سایت مطرح میکرد.

مذهبیون ساده هم میرفتند برای هدایت این اقای کشیش

غافل از اینکه حضور این جمع کثیر از افراد در سایت ایشون ، هدف اصلی بوده که او دنبال میکرده

او دنبال سوال از دین برای هدایت نبود بلکه به دنبال البای شبهه و سوال در ضمیر ناخود اگاه مردم مخنصوصا جوانان کم اطلاع بود

تاثیر یک شبهه در ذهن

از صد برهان بیشتر است

بگذریم از این داستان که از این موارد زیاد دارم

۳) فعالیت در شبکه های اجتماعی در ساعت کار

یکی از کارهای خطرناک دیگری است که بسیاری از افرادگرفتار آن هستند ، کار در این شبکه های مجازی در تایم کاری است

یقینا برای وقتی که در این گروه ها توسط یک کارمند در ساعت اداری صرف می شود ، هزینه میشود و ان پول شبه ناک دارد روی سفره مردم می اید

این یکی از اسیب های جدی است که کارمندان ادارات گرفتار ان هستند

۴) شکایت کردن در مورد شرایط کار  و نظام و روحانیت و ... در فضای مجازی

اشتباه دیگری است که بسیاری از ما انجام می‌دهیم. اگر مشکلی در محیط کار من وجود دارد، یا انتقادی از کسی یا مسئولی یا از قشری دارم ،  اگر مدیر من کارهای نادرست و غیرمنطقی انجام می‌دهد،‌ اگر از او دلگیر هستم، به هر حال مطرح کردن در شبکه‌های اجتماعی نمی‌تواند موثر باشد.

به خاطر داشته باشیم که مطلبی که در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شود،‌ صرفاً برای یک گروه محدود قابل دسترسی نیست. باید فرض کنیم که تمام جهان آن را می‌بینند

اگر یک اکانت اینستاگرام دارید و فقط ده نفر را در آن تایید کرده‌اید، باز هم دلیل نمی‌شود که هر آنچه از خود دارید در آنجا مطرح کنید. شما هرگز نمی‌دانید در لحظه‌ای که دوست شما در حال دیدن تصاویر صفحه‌ی اینستاگرام شماست، چه کسی در کنار او نشسته و صفحه را نگاه می‌کند.

۵) شکایت کردن در مورد رابطه‌های عاطفی

اگر دوست یا شریک عاطفی جوانی، دیگر جوابش را نمی‌دهد، اگر از رابطه‌ی ج.ن.س.ی خود راضی نیست اگر کسی از زندگی او خارج  شده که به قول دوستان، جا را برای انسانهای ارزشمندتر باز کند، اگر کسی با او دوست شده و الان احساس می‌کند که جمله‌ی اگزوپری و تصویر مرحوم خسرو شکیبایی خیلی مصداق دارد که: «تو تا ابد در برابر کسی که او را به خودت علاقمند می‌کنی، مسئولی»، جای مناسب مطرح شدن این حرف‌ها در شبکه‌های اجتماعی نیست

متاسفانه خصوصی ترین مسائل زندگی جوانان در این فضا در حال مطرح شدن است

هر کسی که از دوست دخترش قهر میکند با درج یک پست احساسی در صدد پیدا کردن جایگزین جدید در این گروه هاست، یقینا این ها زنگ خطری برای فرعنگ جامعه است ،‌البته از زنگ خطر گذشته است بلکه انفجاری در جامعه است

۶) غلط های دیکته‌ای عمدی، در فضای مجازی 

متاسفانه دشمنان به صپرت هدفمند در حال دگرگون کردن زبان گفتار و نوشتار ما هستند

نمیدانم عزیزان گروه سابقه حضور در این فضاها را از چه سالی دارند 

اما این حقیر از سال هشتاد و یک به صورت جدی در اینترنت فعالیت داشتم و سیر تحولات را از نزدیک لمس کرده ام

در بین جوانان غلط های املایی و تکه کلام های مختلف مخصوص این فضا خیلی رواج پیدا کرده ، اجازه بدید چند مثال عرض کنم

مثلا کلمه کثافت را کصافت مینویسند

خب دلیل چیست؟

با تغییر و دست بردن در نوشتار کلمه کثافت ،‌بیان این فحش را عادی کردند، شنونده به جای توجه به معنای زشت این کلمه ، به املای فانتزی ان متوجه میشود

یا در مواقعی که جوانان از چیزی متعجب میشوند میگویند (یا امام زاده بیژن)

خب ریشه این کلمه را همه ما میدانیم که از یکی از روستاهای مازندران خارج شده ،‌امام زاده ای بوده با نام بیجن که در گویش مردم بیژن تلفظ میشده

اما این شده دست اویزی برای تنزل شان و‌جایگاه امامزادگان و تمسخر این عقاید مذهبی راسخ در جامعه

خب این میزان توضیحات کافی باشد اما قبل از اتمام جلسه چند مورد از صحبت های مردم را درباره این فضا ارسال میکنم

مطالعه اش مفید است

در مدت حضورم در وایبر به کلی از اطرافم غافل می‌شوم


خانم زمانی ۳۰ ساله و کارمند است. وی می‌گوید: زمانی که از محیط کار به خانه برمی‌گردم به دلیل اینکه مودم اینترنت به صورت دائم در خانه‌مان روشن است به طور ناخودآگاه اینترنت گوشی تلفنم فعال می‌شود و با صدای دریافت پیام وایبر و لاین و ... وارد این شبکه‌ها می‌شوم، گاهی از اوقات در اوج خستگی بعد از دو ساعت متوجه می‌شوم که مدتی طولانی را در وایبر گذرانده‌ام و به کلی از محیط اطرافم غافل شده‌ام.


وی ادامه می‌دهد: نمی‌دانم دلیلش چیست اما حضور در این شبکه ها را خیلی دوست دارم، در عین حال باید بگویم بعد از خروج از آنها به شدت دچار درد چشم و سر می‌شوم.

حضور در وایبر، لاین و... را برای خود تفریحی سالم می‌دانم


خانم رحیمی فرد دیگری است که وی هم تا حدودی خود را معتاد به حضور در این شبکه‌ها می‌داند و می‌گوید: روزانه حداقل سه تا چهار ساعت از وقتم را در این شبکه‌ها می‌گذرانم و به نظرم تفریحی است که از سایر تفریحات سالم‌تر است. من معتقدم فیلتر کردن این شبکه‌ها درست نیست زیرا من این شبکه‌ها را برای خود یک تفریح مناسب و سالم می‌دانم.


وی ادامه می‌دهد:‌ من فقط در دو گروه وایبری عضو هستم و وقتی متوجه می‌شوم در یک گروه نامناسب اَد شده‌ام آن را بسرعت حذف می‌کنم به نظرم استفاده من مثبت است.


از وی می‌پرسم در مدت زمانی که در خانه حضور داری تا چه حد با افراد خانواده ارتباط برقرار می‌کنی، که وی پاسخ می‌دهد: من با مادرم تنها زندگی می‌کنم و تقریباً اصلا با او صحبت نمی‌کنم و همیشه برادرم به همین دلیل من را مورد شماتت قرار می‌دهد قبل از داشتن این شبکه‌های اجتماعی، در خانه سردرگُم بودم و بعضاً به دلیل اینکه تفریحی نداشتم با مادرم بحثم می‌شد. وی معتقد است: به نظرم محیط وایبر از محیط سایر این برنامه‌ها سالم‌تر است.


این موضوع اما در حال حاضر به چالشی در میان زوج‌های جوان نیز تبدیل شده به خصوص آنجایی که این زوج‌ها در گیر‌‌‌ و دار مشغله‌های روزمره در زمان‌هایی که می‌توانند و باید به حضور یکدیگر توجه کنند باز هم اصرار دارند در فضای مجازی این شبکه‌های موبایلی باشند و به واقع نمی‌دانند ریشه روابط خانوادگی‌شان در حال سست شدن است.

ناخودآگاه نسبت به ارتباطات همسرم در وایبر حساس شده‌ام


خانم قاسمی حدود یکسال است که متاهل شده، وی می‌گوید: زندگی یکی از اقوام ما به دلیل ارتباط مرد خانواده با یکی از خانم‌های همکارش در وایبر به طلاق کشیده شد در صورتیکه هیچ قصد قبلی برای این ارتباط نبود و به مرور به این وضع کشیده شد.


وی می‌گوید: من به همسرم اعتماد دارم اما وقتی می‌بینم همسرم گوشه‌ای از اتاق نشسته و با موبایلش مشغول است اعصابم بهم می‌ریزد.


وی ادامه می‌دهد: مشکل دیگر این است که متاسفانه بعضی از خانم‌ها عکس‌های نامناسبی در وایبر یا لاین می‌گذارند و گاهی اوقات که وایبر گوشی همسرم را نگاه می‌کنم به طور ناخودآگاه حساس می‌شوم که نکند خدای ناکرده با فردی ارتباط برقرار کند.

حضور در شبکه‌های اجتماعی با اعتراض همسرم مواجه است


آقای سهرابی نیز از جمله افرادی است که به شبکه‌های اجتماعی علاقه‌مند است. وی در این‌باره می‌گوید: من در چند گروه وایبری عضو هستم، یک گروه فقط برای ارسال جوک داریم و اکثر اوقات همان را چک می‌کنم، اما از زمان تاهل بر سر این موضوع با همسرم بحث داریم، به محض اینکه گوشی موبایلم را برمی‌دارم با اعتراض همسرم مواجه می‌شوم اما فکر می‌کنم می‌توان زمان و تعداد این گروه‌ها را مدیریت کرد، مثلا ما یک گروه وایبری فامیلی داریم که از طریق آن می‌توانیم از حال یکدیگر باخبر شویم، به نظرم برای اینگونه ارتباط‌ها در این شبکه‌ها کارایی مفیدی دارند.

خب 

از این دست مطالب بسیار است

امیدوارم با رعایت نکات فوق ، در جهت استفاده مفید از این فضا حرکت کنیم

در جلسات بعد ، در مورد مضرات و مزایای این فضا مطالب بیشتری عرض میکنم ان شا الله

والسلام علیکم و رحمت الله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

جلسه سوم فضای مجازی

بسم الله الرحمن الرحیم

جلسه سوم فضای مجازی

موضوع : طریقه درج عکس در وبلاگ های سایت بلاگ تاریخ : ۶/۴/۱۳۹۴


همانطور که دوستان مستحضرند ، تمام عزیزان باید گزارش فعالیت های خودشان را از طریق وبلاگ به صورت ماهانه ارسال کنند‌

این گزارشات می باید از تاریخ پانزدهم تا بیستم هر ماه بر روی وبلاگ قرار بگیرد

یقینا یکی از مسائلی که در گزارش دهی بسیار مهم است ‌ گزارش های تصویری است، یعنی ارسال تصاویر جلسات و مراسمات و برنامه ها

برای تاسیس وبلاگ به عزیزان سایت بلاگ را پیشنهاد دادیم و عرض کردیم در سایت بلاگ وبلاگی ایجاد نمایند

WWW.blog.ir

پس از ایجاد وبلاگ ، با استفاده از نام کاربری و رمز عبور می توانیم وارد بخش مدیریت وبلاگ شویم

پیش از اموزش درج عکس لازم است دو اصطلاح را توضیح دهم

اصطلاح دانلود و اصطلاح اپلود

دانلود: این اصطلاح به صورت عامیانه به معنای دریافت فایل ( متنی، صوتی، تصویریو ...) از اینترنت و ذخیره ان بر روی کامپیوتر و گوشی یا تبلت است

یعنی وقتی فایلی از اینترنت دریافت میشود ، نامش را دانلود گویند

اپلود : وقتی فایلی از کامپیوتر یا تبلت یا گوشی شما بر روی فضای اینترنت قرار میگیرد ، نامش را اپلود گویند

ما امروز میخواهیم اموزش اپلود عکس را ارائه دهیم.

یعنی یاد بدهیم چگونه شما میتوانید عکس های خودتان را بر روی وبلاگ قرار دهید

برای این منظور ابتدا وارد سایت بلاگ میشویم

WWW.blog.ir

سپس وارد بخش انتشار میشویم ( سمت راست صفحه)

وقتی بر روی انتشار کلیک کنید ، یک نوار کشویی باز میشود ، اولین گزینه ان نوشته است (ارسال مطلب جدید)

بر روی ارسال مطلب جدید کلیک میکنیم

وارد سمتی میشویم که به ما امکان نوشتن مطلب و درج ان بر روی وبلاگ را میدهد

یک کادری برای تایپ مطلب در مقابل ما ظاهر شده است که انکان راست چین و چپ چین کردن و تغییر رنگ متن و غیره را به ما میدهد

در قسمت بالای این کادر چند گزینه میبینید.

یکی از این گزینه ها یک مربع کوچک است که در کنارش یک علامت به علاوه کوچک دارد

وقتی بر روی ان کلیک کنیم یک صفحه جدید باز میشود

روی انتخاب فایل کلیک کنیدتصویر مورد نظر را از میان فایلهای خود انتخاب کنید. بعد از اینکه تصویر خود را انتخاب نمودید زبانه آپلود فایل به این شکل در خواهد آمد.

کادر اول: نام و فرمت عکس شما پس از انتخاب و بصورت خودکار در کادر اول نمایش داده می شود.


کادر دوم : در این کادر می توانید عنوان عکس خود را تغییر دهید تا پس از آن به همان نام ذخیره شود.


کادر سوم: توضیحات عکس است در صورتیکه بخواهید برای آن توضیحی درج کنید.


کادر چهارم: کلمات کلیدی که به عکس مربوط است یا در عکس وجود دارد.

نکته: پر کردن هیچ یک از سه کادر "عنوان فایل - توضیحات و کلمات کلیدی" الزامی نیست.


نکته: کلمات کلیدی به کاربران برای دسترسی به فایل شما کمک خواهد کرد.


نکته: در صورتیکه گزینه "جایگزینی فایل در صورت وجود" را فعال کنید؛ تصویری که آپلود می نمایید جایگزین تصویر قبلی می شود و دیگر امکان دسترسی به فایل قبلی وجود ندارد؛ مگر در حالتیکه مسیر تعیین شده برای تصویر با تصویر هم نام قبلی متفاوت باشد. که در این حالت جایگزینی بی معنی خواهدبود.


نکته: در صورت فعال کردن گزینه "محدود کردن دسترسی به فایل" باید برای تصویر رمز عبور تعیین کنید. در این حالت تصویر در مطلب به نمایش در نخواهد آمد و تنها لینک "دریافت فایل" به جای آن دیده می شود. برای انصراف از ارسال تصویری که انتخاب شده و از سرگیری آپلود، کافیست روی دکمه "انصراف" که در تصویر با دایره قرمز مشخص شده کلیک کنید. زبانه آپلود به حالت اول بازمی گردد.

این یک روش ساده برای اپلود عکس بود که خدمتتان تقدیم شد

نکته مهم : مراحل درج تصویر در وبلاگ:


شما به دو صورت می توانید در وبلاگ خود تصویر درج کنید:

حالت اول:


تصویر را از روی اینترنت در هر صفحه ای که باشد کپی کنید و در هر کجای مطلب که می خواهید paste نمایید.


توجه داشته باشید: در این حالت با تغییر آدرس تصویر و یا حذف شدن آن در منبع، تصویر در مطلب شما نمایش داده نخواهد شد. بهمین دلیل توصیه می شود تا از روش دوم استفاده کنید.

حالت دوم:


1. روی گذینه ای  که پایین کادر ویرایشگر مطلب شما قرار دارد کلیک کنید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

جلسه دوم اموزش جنگ نرم

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم جمیعا

جلسه دوم فضای مجازی و جنگ نرم 

موضوع: تئوری موج سوم

شاید دوستان با متفکر امریکایی الوین تافلر اشنا باشند

این ارائه دهنده تئوری موج سوم هستند که امشب بنا داریم درباره ان صحبت کنیم

تافلر در اثر مشهور خود با عنوان موج سوم،ابتدا به تعریفی از موج اول و دوم می پردازد و سپس مقصود از موج سوم را مطرح می کند. او اینطور بیان می کند:

موج اول:

 افراد در محدوده خود ( خانه، مدرسه، کلیسا، مزرعه،& ) اطلاعات محدود و هماهنگ از محیط خود دریافت می کردند. موج دوم این جنبه ها را گسترش داد و با کمک رسانه های  جمعی حجم اطلاعات بیشتر، و تنوع و گسستگی آنها بیشتر شد و اطلاعات زود گذر شدند و هر روز باید به روز شویم وگرنه از اجتماع عقب می افتیم.

در نسل جدید رسانه های غیر توده ای ( رسانه هایی که برنامه آنها برای عموم مردم نیست و برای عده ای خاص است ) باعث کاهش استفاده از رسانه های توده ای شده اند.


افراد و سازمانها برای شناخت یکدیگر احتیاج به اطلاعات دارند تا بتوانند باهم کار کنند و در مقابل هم، عکس العمل مناسب انجام دهند و رقابت کنند. در نتیجه نیاز به کسب اطلاعات، بیشتر شده است.

موج دوم:

 در واقع قدرت عضلانی ما را افزایش داد و موج سوم قدرت مغز و تفکر و تصمیم گیری ما را افزایش داد.


انواع حافظه : 1- فردی: که فنا پذیر است  2- اجتماعی: که راز تکامل بشر بوده است.

موج دوم حافظه را گسترش داد ولی آن را ایستا و فرسوده و منجمد کرد.- با انتقال از مغز روی کاغذ- ولی موج سوم هم آن را گسترش داد و هم جانی دوباره داد (کامپیوتر نیروی محرک تمدن)


در کشورهای پیشرفته حجم کارگران کمتر می شود زیرا اوّلا صنایع معمولی به کشورهای درحال توسعه منتقل می شوند، ثانیا  تکنولوژی باعث کاهش استفاده از کارگر و افزایش تولید می شود.

دوره تولید در موج دوم طولانی مدّت بود ولی در موج سوم کوتاه مدّت است و کالاها عموما سفارشی خواهند بود.


در کشورهای پیشرفته، تولید کالاهای کلیدی با حجم کم ولی تخصصی همراه با هزینه پژوهش سنگین انجام می پذیرد ( مانند IC ها )


پیشرفت انبوه زدایی باعث تولید کالاها برای هر شخص و به میل وی علت وجود دستگاههای سریعتر و ارزانقیمت تر می گردد. در حقیقت دوباره به کار انداختن نظام تولیدی موج اوّل با ابزارهای موجود در موج سوم.

 یکی از بارزترین نشانه های موج سوم حذف منشی ها در ادارات،به دلیل مکانیزه شدن کارها می باشد.


موج سوم باعث دگرگونی ماهیت کار شد به این معنا که دیگر کارها به مکان وابسته نیستند و در هر مکانی شخص می تواند کارهای خود را انجام دهد ( تکنولوژی ارتباطات و کنترل از راه دور ) بنابراین، کارها دوباره به محیط خانواده بر می گردند.

عوامل بیکاری عبارتند از: 1- عوامل درونی مانند تنبلی   2- عوامل بیرونی از سوی کارفرمایان مانند توزیع نابرابر ثروت، سرمایه گذاری کوته بینانه، تصمیم گیری های عجولانه و حکومت نالایق.


کارمندان بیش از کارگران به سنت و خانواده پایبندند ولی از نظر فکری و روانی تحرک بیشتری دارند.


فرهنگ خانواده های موج سوم: 1- افزایش مجردها  2- فرهنگ بدون بچه  3- خانواده های چند والدی

در موج سوم انتقال کارها به خانه باعث اشتراک بیشتر زن و مرد درفعالیت های یکدیگر و درنتیجه ایجاد صمیمیت بیشتر می شود و باعث ادغام و تفکیک ناپذیری زندگی خصوصی و شغلی می گردد.

معیارهای جدید خانواده : عشق به همراه آگاهی، مسئولیت، انضباط و خصوصیات دیگری که شخص باید درمحیط کار داشته باشد.


کودکان موج دوم، به واسطه حضور در مدرسه، از فضای مربوط به کار جدا بودند، ولی کودکان موج سوم از کودکی در جریان کارها و مشاغل خواهند بود و به پیشرفت شغلی فکر می کنند.

موج سوم : تسریع در امر تصمیم گیری برای رقابت و انتقال اطلاعات.

تنوع و تغییر سریع محصولات در حقیقت، تلاش شرکتها برای دست آموز کردن مشتریان، و ایجاد نیازهای کاذب درافراد و درنتیجه کسب سود بیشتر از طریق عرضه کالاهای گران قیمت و اختصاصی.


 در حقیقت کارها درحال متنوع شدن ( تخصصی تر شدن )‌می باشند و افراد فردیت بیشتری پیدا می کنند و دیگر به راحتی نمی توان کسی را جایگزین کسی ساخت.

در جریان موج سوم شرکت های تجاری نیز دوباره تعریف می شوند و علاوه بر سود آفرینی ( تنها وظیفه شرکتهای موج دومی ) وظیفه دارند خود را در مقابل محیط زیست، مسائل اخلاقی، سیاسی، نژادی و اجتماعی مسئول بدانند.


مدیر مؤفق و خوب کسی است که اهداف چندگانه را تشخیص دهد و با وزن دادن به آنها بین آنها ایجاد ارتباط نماید.

هدف جدید هر شرکت این است که بتوانند علاوه برارائه یک گزارش مالی در انتهای هر دوره، یک گزارش اجتماعی نیز ارائه دهند. بنابراین نیاز به معیارها و ابزار جدید برای تهیه یک گزارش اجتماعی وجود دارد.


 امروزه  کتاب قوانین، برپایه نظام اقتصادی انبوه زدایی شده، رسانه های غیر توده ای، خانه های جدید و موسسات اقتصادی با ساختاری نو تدوین می شوند ( ضد قوانین موج دوم ).

در موج سوم ساعت کاری شناور وانعطاف پذیرخواهد بود تا کارمندان بتوانند برای زندگی خود بهتر برنامه ریزی نمایند.


در موج سوم افزایش کار به صورت نیمه وقت و شبانه خواهد بود. در حقیقت زمان در موج سوم دچار انبوه زدایی می گردد.


البته انبوه زدایی زمان باعث تشدید تنهایی و انزوای اجتماعی می گردد و شخص باید برای دیدار دوستان خود برنامه ریزی کند.


در موج سوم افراد بیشتر مایل به حفظ شخصیت فردی شان می باشند و تکنولوژی نیز در این راستا عمل می کند.مانند لوازم صوتی و تصویری که می توان توسط آنها برنامه های مورد علاقه را انتخاب کرد.

کامپیوترایجادامکان ارتباطات همزمان وغیرهمزمان ودسترسی به اطلاعات را انجام میدهد.


در موج دوم ماشینها همزمان بودند و انسان به قابلیتهای ماشین وابسته بود ولی در موج سوم شاهد جداسازی زمانی ماشین ها هستیم.کامپیوتر یک زمان سنج دقیق می باشد. بنابراین واژه های جدیدی مانند وقت  واقعی برای تنظیم سرعت جامعه تعریف می شوند.

نتیجه گیری:

سخنان تافلر در تعریف مختصات جریانی به نام موج سوم،بحثی مفصل و طولانی است و مجال بسیار می طلبد تا بتوان به تحلیل و تجزیه کامل آن پرداخت.آنچه  از بیان این عبارات به دست می آید تاملی است در ارتباط با اینکه در دنیایی که در آن زندگی می کنیم چه اتفاقی در حال وقوع است؟همانطور که در ابتدای این نوشتار بیان شد مهم این است که نسبت به آنچه در حال وقوع است و آنچه که احتمال وقوع آن در آینده وجود دارد،به تفکر و تامل بپردازیم و این موضوع را به عنوان یک دغدغه ذهنی به همراه داشته باشیم و فرزندانمان را نیز به داشتن این دغدغه تشویق کنیم که همین امر موجب می شود تا برای آینده بیندیشند و برنامه ریزی کنند.

فراموش نکنیم که طرح موضوعاتی همچون پایان تاریخ،آخرالزمان و برخورد تمدنها بی دلیل نبوده و نخواهد بود. در پس تمامی این عبارات معانی انبوهی نهفته که هر یک می توانند به نوعی حوادث روزگار ما را توجیه کنند.


مسئله مهم اینجاست که دنیای امروز به سمت کسب اطلاعات و آگاهی از آینده در حرکت است. کسانی می توانند در این مسیر حرکت کنند که سرگرمی ها و ابزار تفنن و لافکری، آنان را به خود مشغول نکند. البته نباید از این نکته غفلت کنیم که ابزار تفنن و لذت برای این تولید شده اند که عده بسیاری را دچار بی خبری و غفلت سازند.پس آنچه مهم است ایجاد دغدغه در اذهان و مدیریت کردن حال و آینده زندگی مان است.

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

نکته : اشنایی با تئوری موج سوم، نشان میدهد برداشت و نظر تئوریسین های مطرح غربی در رابطه با سمت و سوی تکنولوژی و تحولات جوامع بشری چیست.

یقینا اشنایی با این نظرات میتواند ما را برای مدیریت این مساله یاری کند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

جلسه اول آموزش جنگ نرم

جلسه اول اموزش جنگ نرم

۱- روشهای سخت(اقدام نظامی و خشونت آمیز)

مثال هایی برای روش سخت عرض میکنم: (حمله نظامی و اشغال کشور ، ایجاد جنگ داخلی و حمایت از گروههای مسلح مخالف نظام اسلامی َ،ترور شخصیت های دلسوز نظام ، ایجاد جنگ مذهبی و جنگ قومی در کشور)

۲– روش های نیمه سخت (سیاسی . امنیتی . اقتصادی )

مانند : بارزه سیاسی ، کارشکنی های دیپلماتیک ، تحریم های سیاسی ، تحریم های اقتصادی ، نفوذ در ارگانهای سیاسی و امنیتی و اقتصادی ، ایجاد شورش داخلی ، حمایت از مخالفان نظام ، ایجاد هرج و مرج داخلی

مانند : مبارزه سیاسی ، کارشکنی های دیپلماتیک ، تحریم های سیاسی ، تحریم های اقتصادی ، نفوذ در ارگانهای سیاسی و امنیتی و اقتصادی ، ایجاد شورش داخلی ، حمایت از مخالفان نظام ، ایجاد هرج و مرج داخلی

۳-روشهای نرم ( فرهنگی . تبلیغی . رسانه ای )


ما در این جلسات بیشتر با این روش سوم کار داریم یعنی روش های جنگ نرم

بعضب مثال های این جنگ نرم : با جنگ روانی ، شایعه سازی و نشر اکاذیب ،تهمت و افترا نسبت به مسئولان نظام ، ترویج فساد و فحشاء و بی بند و باری ، نفوذ در مراکز علمی و دانشگاهی( در اساتید و دانشجویان ) ، تحقیر فرهنگ و ارزشهای اسلامی ، فریب ، شخصیت سازی کاذب ، جریان سازی وابسته ، سلب اعتماد مردم نسبت به مسئولان نظام ، ایجاد یاس و ناامیدی در مردم نسبت به آینده خود و نظام اسلامی و ….

حالا که با این سه روش اشنا شدیم ‌ نوبت می رسد به تعریف جنگ نرم

قدرت نرم «توانایی شکل دهی ترجیحات دیگران» تعریف شده است.

بنابراین قدرت نرم، شیوه غیرمستقیم رسیدن به نتایج مطلوب بدون تهدید یا پاداش ملموس وتوانایی کسب آنچه می‌خواهید از طریق جذب کردن نه از طریق اجبار و یا پاداش می‌باشد.

قدرت نرم، توجه ویژه به اشغال فضای ذهنی کشور دیگر از طریق ایجاد جاذبه است.

بر این پایه، کشورهای دیگر، ارزش‌های یک کشور را می‌پذیرند، تحت تأثیر آن قرار می‌گیرند، از آن تبعیت می‌کنند و در نتیجه خواهان پیروی از آن می‌شوند.

یکی از ضروری ترین مسائل برای ما این است که تهدید نرم را بشناسیم

برای انکه در جلسات بعد بهتر بتوانیم وارد جزییات بشویم ، در این جلسه تعاریف ضروری را عرض میکنیم

تعریف تهدید نرم

اقداماتی است برنامه‌ریزی شده برای جلب نظر و افکار گروه هدف تا با مشاهده تولیدات و ایده‌های جدید عرضه شده به مرور زمان از آنچه که باور و اعتقاد داشتند دست بردارند و رفتار ناشی از آن باورها و اعتقادات را فرو گذارند و در سیر و تحولی طبیعی تولیدات و ایده‌های جدید را جایگزین آنها نمایند و رفتاری متأثر از این جایگزینها بروز دهند.

تهدید نرم موجب دگرگونی در هویت فرهنگی و الگوهای رفتاری مورد قبول یک نظام سیاسی می‌شود.

برای ذکر مثال و نمونه باید عرض شود که تمامی اقداماتی که موجب شود تا اهداف و ارزش‌های حیاتی یک نظام سیاسی (زیرساخت‌های فکری، باورها و الگوها در حوزه اقتصاد، فرهنگ و سیاست) به خطر افتد، یا موجب ایجاد تغییر و دگرگونی اساسی در عوامل تعیین‌کننده هویت ملی یک کشور شود، تهدید نرم به شمار آید.

در ابتدای مطلب ، مثال هایی از روش های نرم عرض شد ،مانند : 

پخش شایعه

تحقیر فرهنکی ، از طریق ساختن جوک

و...

علاوه بر تهدید نرم ، باید با خود جنگ نرم هم اشنا بشویم

تعریف جنگ نرم (Soft War):

جان کالینز، تئوریسین دانشگاه ملی جنگ آمریکا، جنگ نرم را «استفاده طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن را برای نفوذ در مختصات فکری دشمن با توسل به شیوه هایی که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی مجری می شود» می داند.

ارتش آمریکا جنگ نرم را بدین صورت تعریف نموده است: «جنگ نرم، استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و دیگر اعمالی است که منظور اصلی آن تاثیرگذاری بر عقاید، احساسات، تمایلات و رفتار دشمن، گروه بی طرف و یا گروههای دوست است به نحوی که برای برآوردن مقاصد و اهداف ملی پشتیبان باشد».

با سر جمع کردن تعاریفی که از جنک نرم ارائه داده شده است میتوانیم به یک تعریف جامع برسیم

عصاره تعاریف در رابطه با جنگ نرم را حضرات اینگونه بیان کردند: 


هر گونه اقدام نرم افزارانه اعم از : روانی ، تبلیغاتی ، رسانه ای ، سایبری ، دیجیتالی ، اطلاعاتی ، فرهنگی ، سیاسی ، اجتماعی و علمی است که جامعه یا گروه هدف را نشانه می‌گیرد و بدون درگیری نظامی با بهره گیری از روشهای اقناع سازی و یا مدیریت احساسات و بهره گیری از روشهای جذب ، رقیب را به انفعال یا شکست وا می‌دارد. جنگ روانی، جنگ سفید، جنگ رسانه ای، عملیات روانی، براندازی نرم، انقلاب نرم، انقلاب مخملی، انقلاب رنگی و… از اشکال جنگ نرم است.

در حقیقت دشمن برای پیروزی بر جبهه مقاومت و نیروهای اسلام و انقلاب اسلامی چهار هدف راهبردی نیز تعریف کرده که در دو حوزه داخلی و خارجی قابل تقسیم بندی است

 حوزه داخلی


۱ ) پوک شدن مسئولان و نخبگان و عموم مردم از محتوای اسلامی و انقلابی ( استحاله )

۲) بی ثبات سازی

۳) براندازی

در 

بعد خارجی نیز هدف اصلی دشمن


۱) مهار و انزوای جهانی جمهوری اسلامی است


این دسته بندی را حضرت امام خامنه ای در تاریخ . ۱۳۷۵/۲/۲۶ ارائه فرمودند

اینها تعاریف اولیه و ضروری برای پرداختن به بحث جنگ نرم بود

پس ما در این جلسه روش های دشمنی ،قدرت نرم ، تهدید نرم ، جنگ نرم را ارائه کردیم

چند نکته را اینجا باید عرض کنم

از این پس این سلسله جلسات به صورت منظم تر برگزار خواهد شد ، ان شا الله

این بی هماهنگی های ابتدایی طبیعی بود ، چون تغییراتی در سیستم اداره فضای فضای به وجود امد که ما را با مشکل مواجه کرد

در انتهای جلسه امشب ، میخواهم مهمترین اهداف جنگ نرم را لیست کنم ، ان شا الله با این اهداف در جلسات اتی ملموس تر اشنا خواهیم شد: 

۱- تضعیف فرهنگی یک جامعه در جهت تأثیرگذاری شدید .


مثال این مورد هم الی ماشا الله زیاد است ‌ ، بعد از سی و چند سال از کذشت انقلاب ، در بسیاری از دانشگاه ها ، چادر داشتن ، مورد تمسخر قرار میگیرد.

نه از سوی اساتید بلکه از سوی دانشجویان .

چرا ؟ چون این حاصل و نتیجه تبلیغات تضعیف فرهنگی این دوران طولانی است.

۲- تضعیف سیاسی کشور مورد نظر به منظور ناکارآمد جلوه دادن نظام مورد هدف و تخریب و سیاه نمایی ارکان آن نظام.


الان نگاهی به رسانه های دشمن بیندازید ‌، تقریبا هیچ مسئول مملکتی نیست که مورد تضعیف از سوی انها قرار نگرفته باشد.

اول می ایند شخصیت مسئولین و ارکان نظام را در نظر عموم تضعیف میکنند ، حالا با ساختن جوک ، شایعه، دروغ ، جعل و ...

بعد از ان مردم خود به خود از نظام رویگردان می شوند

نمونه بارزش ایت الله جنتی

این حجمه تبلیغاتی تضعیفی برای این پیرمرد را چه کسی مدیریت میکند؟ 

واقعا سن هفتاد و چند سال این بنده خدا خیلی تجیب غریب است؟ یا انکه دشمن میداند دست روی کدام نقاط حساس بگذارد

۳- ایجاد رعب و وحشت در مواردی همچون فقر جنگ یا قدرت خارجی سرکوبگر .

هالیوود ، یک ابزار تبلیغاتی فوق العاده قوی است

قدرت نظامی امریکا از طریق همین غول تبلغیاتی انقدر ترویج شده است

وزارت دفاع امریکا یک اختراع جدید میکنه ،‌اما این رسانه های تبلیغی با اب و تاب و هزار دروغ ، اون اختراع را تبلیغ میکنند 

مثلا سلاح هارپ را یادتون باید باشه چطور تبلیغ میکردند

به حدی رسیده بود که مردم فکر می کردند هر زلزله بزرگی که میاد ، کار امریکاست ، چون از هارپ استفاده کرده

۴- اختلاف افکنی در میان مردم و برانگیختن اختلاف میان مقام های نظامی و سیاسی کشور .

این اختلاف افکنی را در فتنه هشتاد و هشت خوب میشه رصد کرد

با یک کار مهندسی شده ، هم مسئولین و هم مردم به دو دسته تقسیم شدند

اگر تدبیر رهبری نبود مشمص نبود الان وضع چی باشه ، این یعنی ایجاد شکاف در ساختار یک کشور با ابزار جنگ نرم ، مثل شایعه و جعل و دروغ پردازی

۶- بی تفاوت کردن نسل جوان به مسائل مهم کشور.

این بی تفاوتی روز به روز در جامعه ایران در حال شدید تر شدن هست

عدم حضور خیلی از جوان ها در پای صندوق رای چیه؟ همین بی تفاوتی

حرف بعضی از لین جوونها اینه که اینها همه سر و ته یک چیزن، هر کدوم بشن رییس جمهور فرق نداره

این بی تفاوتی با شیوه های تبلیغی در ذهن این ها حک شده ، البته دشمن از ضعف ما برای این عملیات های روانی استفاده میکنه

۷- کاهش روحیه و کارآیی در میان نظامیان و ایجاد اختلاف میان شاخه های مختلف نظامی و امنیتی.

مورد بالا یک نمونه خوبی ازش در دست داریم و همه شما دیدید

وسط جنگ یمن و یک دفعه با هک کردن سایت شبکه العالم ایران ، یک خبر جعلی را فرستادن روی انتن

اون خبر چی بود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰