عبد

جلسه سوم فضای مجازی

بسم الله الرحمن الرحیم

جلسه سوم فضای مجازی

موضوع : طریقه درج عکس در وبلاگ های سایت بلاگ تاریخ : ۶/۴/۱۳۹۴


همانطور که دوستان مستحضرند ، تمام عزیزان باید گزارش فعالیت های خودشان را از طریق وبلاگ به صورت ماهانه ارسال کنند‌

این گزارشات می باید از تاریخ پانزدهم تا بیستم هر ماه بر روی وبلاگ قرار بگیرد

یقینا یکی از مسائلی که در گزارش دهی بسیار مهم است ‌ گزارش های تصویری است، یعنی ارسال تصاویر جلسات و مراسمات و برنامه ها

برای تاسیس وبلاگ به عزیزان سایت بلاگ را پیشنهاد دادیم و عرض کردیم در سایت بلاگ وبلاگی ایجاد نمایند

WWW.blog.ir

پس از ایجاد وبلاگ ، با استفاده از نام کاربری و رمز عبور می توانیم وارد بخش مدیریت وبلاگ شویم

پیش از اموزش درج عکس لازم است دو اصطلاح را توضیح دهم

اصطلاح دانلود و اصطلاح اپلود

دانلود: این اصطلاح به صورت عامیانه به معنای دریافت فایل ( متنی، صوتی، تصویریو ...) از اینترنت و ذخیره ان بر روی کامپیوتر و گوشی یا تبلت است

یعنی وقتی فایلی از اینترنت دریافت میشود ، نامش را دانلود گویند

اپلود : وقتی فایلی از کامپیوتر یا تبلت یا گوشی شما بر روی فضای اینترنت قرار میگیرد ، نامش را اپلود گویند

ما امروز میخواهیم اموزش اپلود عکس را ارائه دهیم.

یعنی یاد بدهیم چگونه شما میتوانید عکس های خودتان را بر روی وبلاگ قرار دهید

برای این منظور ابتدا وارد سایت بلاگ میشویم

WWW.blog.ir

سپس وارد بخش انتشار میشویم ( سمت راست صفحه)

وقتی بر روی انتشار کلیک کنید ، یک نوار کشویی باز میشود ، اولین گزینه ان نوشته است (ارسال مطلب جدید)

بر روی ارسال مطلب جدید کلیک میکنیم

وارد سمتی میشویم که به ما امکان نوشتن مطلب و درج ان بر روی وبلاگ را میدهد

یک کادری برای تایپ مطلب در مقابل ما ظاهر شده است که انکان راست چین و چپ چین کردن و تغییر رنگ متن و غیره را به ما میدهد

در قسمت بالای این کادر چند گزینه میبینید.

یکی از این گزینه ها یک مربع کوچک است که در کنارش یک علامت به علاوه کوچک دارد

وقتی بر روی ان کلیک کنیم یک صفحه جدید باز میشود

روی انتخاب فایل کلیک کنیدتصویر مورد نظر را از میان فایلهای خود انتخاب کنید. بعد از اینکه تصویر خود را انتخاب نمودید زبانه آپلود فایل به این شکل در خواهد آمد.

کادر اول: نام و فرمت عکس شما پس از انتخاب و بصورت خودکار در کادر اول نمایش داده می شود.


کادر دوم : در این کادر می توانید عنوان عکس خود را تغییر دهید تا پس از آن به همان نام ذخیره شود.


کادر سوم: توضیحات عکس است در صورتیکه بخواهید برای آن توضیحی درج کنید.


کادر چهارم: کلمات کلیدی که به عکس مربوط است یا در عکس وجود دارد.

نکته: پر کردن هیچ یک از سه کادر "عنوان فایل - توضیحات و کلمات کلیدی" الزامی نیست.


نکته: کلمات کلیدی به کاربران برای دسترسی به فایل شما کمک خواهد کرد.


نکته: در صورتیکه گزینه "جایگزینی فایل در صورت وجود" را فعال کنید؛ تصویری که آپلود می نمایید جایگزین تصویر قبلی می شود و دیگر امکان دسترسی به فایل قبلی وجود ندارد؛ مگر در حالتیکه مسیر تعیین شده برای تصویر با تصویر هم نام قبلی متفاوت باشد. که در این حالت جایگزینی بی معنی خواهدبود.


نکته: در صورت فعال کردن گزینه "محدود کردن دسترسی به فایل" باید برای تصویر رمز عبور تعیین کنید. در این حالت تصویر در مطلب به نمایش در نخواهد آمد و تنها لینک "دریافت فایل" به جای آن دیده می شود. برای انصراف از ارسال تصویری که انتخاب شده و از سرگیری آپلود، کافیست روی دکمه "انصراف" که در تصویر با دایره قرمز مشخص شده کلیک کنید. زبانه آپلود به حالت اول بازمی گردد.

این یک روش ساده برای اپلود عکس بود که خدمتتان تقدیم شد

نکته مهم : مراحل درج تصویر در وبلاگ:


شما به دو صورت می توانید در وبلاگ خود تصویر درج کنید:

حالت اول:


تصویر را از روی اینترنت در هر صفحه ای که باشد کپی کنید و در هر کجای مطلب که می خواهید paste نمایید.


توجه داشته باشید: در این حالت با تغییر آدرس تصویر و یا حذف شدن آن در منبع، تصویر در مطلب شما نمایش داده نخواهد شد. بهمین دلیل توصیه می شود تا از روش دوم استفاده کنید.

حالت دوم:


1. روی گذینه ای  که پایین کادر ویرایشگر مطلب شما قرار دارد کلیک کنید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

جلسه دوم اموزش جنگ نرم

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم جمیعا

جلسه دوم فضای مجازی و جنگ نرم 

موضوع: تئوری موج سوم

شاید دوستان با متفکر امریکایی الوین تافلر اشنا باشند

این ارائه دهنده تئوری موج سوم هستند که امشب بنا داریم درباره ان صحبت کنیم

تافلر در اثر مشهور خود با عنوان موج سوم،ابتدا به تعریفی از موج اول و دوم می پردازد و سپس مقصود از موج سوم را مطرح می کند. او اینطور بیان می کند:

موج اول:

 افراد در محدوده خود ( خانه، مدرسه، کلیسا، مزرعه،& ) اطلاعات محدود و هماهنگ از محیط خود دریافت می کردند. موج دوم این جنبه ها را گسترش داد و با کمک رسانه های  جمعی حجم اطلاعات بیشتر، و تنوع و گسستگی آنها بیشتر شد و اطلاعات زود گذر شدند و هر روز باید به روز شویم وگرنه از اجتماع عقب می افتیم.

در نسل جدید رسانه های غیر توده ای ( رسانه هایی که برنامه آنها برای عموم مردم نیست و برای عده ای خاص است ) باعث کاهش استفاده از رسانه های توده ای شده اند.


افراد و سازمانها برای شناخت یکدیگر احتیاج به اطلاعات دارند تا بتوانند باهم کار کنند و در مقابل هم، عکس العمل مناسب انجام دهند و رقابت کنند. در نتیجه نیاز به کسب اطلاعات، بیشتر شده است.

موج دوم:

 در واقع قدرت عضلانی ما را افزایش داد و موج سوم قدرت مغز و تفکر و تصمیم گیری ما را افزایش داد.


انواع حافظه : 1- فردی: که فنا پذیر است  2- اجتماعی: که راز تکامل بشر بوده است.

موج دوم حافظه را گسترش داد ولی آن را ایستا و فرسوده و منجمد کرد.- با انتقال از مغز روی کاغذ- ولی موج سوم هم آن را گسترش داد و هم جانی دوباره داد (کامپیوتر نیروی محرک تمدن)


در کشورهای پیشرفته حجم کارگران کمتر می شود زیرا اوّلا صنایع معمولی به کشورهای درحال توسعه منتقل می شوند، ثانیا  تکنولوژی باعث کاهش استفاده از کارگر و افزایش تولید می شود.

دوره تولید در موج دوم طولانی مدّت بود ولی در موج سوم کوتاه مدّت است و کالاها عموما سفارشی خواهند بود.


در کشورهای پیشرفته، تولید کالاهای کلیدی با حجم کم ولی تخصصی همراه با هزینه پژوهش سنگین انجام می پذیرد ( مانند IC ها )


پیشرفت انبوه زدایی باعث تولید کالاها برای هر شخص و به میل وی علت وجود دستگاههای سریعتر و ارزانقیمت تر می گردد. در حقیقت دوباره به کار انداختن نظام تولیدی موج اوّل با ابزارهای موجود در موج سوم.

 یکی از بارزترین نشانه های موج سوم حذف منشی ها در ادارات،به دلیل مکانیزه شدن کارها می باشد.


موج سوم باعث دگرگونی ماهیت کار شد به این معنا که دیگر کارها به مکان وابسته نیستند و در هر مکانی شخص می تواند کارهای خود را انجام دهد ( تکنولوژی ارتباطات و کنترل از راه دور ) بنابراین، کارها دوباره به محیط خانواده بر می گردند.

عوامل بیکاری عبارتند از: 1- عوامل درونی مانند تنبلی   2- عوامل بیرونی از سوی کارفرمایان مانند توزیع نابرابر ثروت، سرمایه گذاری کوته بینانه، تصمیم گیری های عجولانه و حکومت نالایق.


کارمندان بیش از کارگران به سنت و خانواده پایبندند ولی از نظر فکری و روانی تحرک بیشتری دارند.


فرهنگ خانواده های موج سوم: 1- افزایش مجردها  2- فرهنگ بدون بچه  3- خانواده های چند والدی

در موج سوم انتقال کارها به خانه باعث اشتراک بیشتر زن و مرد درفعالیت های یکدیگر و درنتیجه ایجاد صمیمیت بیشتر می شود و باعث ادغام و تفکیک ناپذیری زندگی خصوصی و شغلی می گردد.

معیارهای جدید خانواده : عشق به همراه آگاهی، مسئولیت، انضباط و خصوصیات دیگری که شخص باید درمحیط کار داشته باشد.


کودکان موج دوم، به واسطه حضور در مدرسه، از فضای مربوط به کار جدا بودند، ولی کودکان موج سوم از کودکی در جریان کارها و مشاغل خواهند بود و به پیشرفت شغلی فکر می کنند.

موج سوم : تسریع در امر تصمیم گیری برای رقابت و انتقال اطلاعات.

تنوع و تغییر سریع محصولات در حقیقت، تلاش شرکتها برای دست آموز کردن مشتریان، و ایجاد نیازهای کاذب درافراد و درنتیجه کسب سود بیشتر از طریق عرضه کالاهای گران قیمت و اختصاصی.


 در حقیقت کارها درحال متنوع شدن ( تخصصی تر شدن )‌می باشند و افراد فردیت بیشتری پیدا می کنند و دیگر به راحتی نمی توان کسی را جایگزین کسی ساخت.

در جریان موج سوم شرکت های تجاری نیز دوباره تعریف می شوند و علاوه بر سود آفرینی ( تنها وظیفه شرکتهای موج دومی ) وظیفه دارند خود را در مقابل محیط زیست، مسائل اخلاقی، سیاسی، نژادی و اجتماعی مسئول بدانند.


مدیر مؤفق و خوب کسی است که اهداف چندگانه را تشخیص دهد و با وزن دادن به آنها بین آنها ایجاد ارتباط نماید.

هدف جدید هر شرکت این است که بتوانند علاوه برارائه یک گزارش مالی در انتهای هر دوره، یک گزارش اجتماعی نیز ارائه دهند. بنابراین نیاز به معیارها و ابزار جدید برای تهیه یک گزارش اجتماعی وجود دارد.


 امروزه  کتاب قوانین، برپایه نظام اقتصادی انبوه زدایی شده، رسانه های غیر توده ای، خانه های جدید و موسسات اقتصادی با ساختاری نو تدوین می شوند ( ضد قوانین موج دوم ).

در موج سوم ساعت کاری شناور وانعطاف پذیرخواهد بود تا کارمندان بتوانند برای زندگی خود بهتر برنامه ریزی نمایند.


در موج سوم افزایش کار به صورت نیمه وقت و شبانه خواهد بود. در حقیقت زمان در موج سوم دچار انبوه زدایی می گردد.


البته انبوه زدایی زمان باعث تشدید تنهایی و انزوای اجتماعی می گردد و شخص باید برای دیدار دوستان خود برنامه ریزی کند.


در موج سوم افراد بیشتر مایل به حفظ شخصیت فردی شان می باشند و تکنولوژی نیز در این راستا عمل می کند.مانند لوازم صوتی و تصویری که می توان توسط آنها برنامه های مورد علاقه را انتخاب کرد.

کامپیوترایجادامکان ارتباطات همزمان وغیرهمزمان ودسترسی به اطلاعات را انجام میدهد.


در موج دوم ماشینها همزمان بودند و انسان به قابلیتهای ماشین وابسته بود ولی در موج سوم شاهد جداسازی زمانی ماشین ها هستیم.کامپیوتر یک زمان سنج دقیق می باشد. بنابراین واژه های جدیدی مانند وقت  واقعی برای تنظیم سرعت جامعه تعریف می شوند.

نتیجه گیری:

سخنان تافلر در تعریف مختصات جریانی به نام موج سوم،بحثی مفصل و طولانی است و مجال بسیار می طلبد تا بتوان به تحلیل و تجزیه کامل آن پرداخت.آنچه  از بیان این عبارات به دست می آید تاملی است در ارتباط با اینکه در دنیایی که در آن زندگی می کنیم چه اتفاقی در حال وقوع است؟همانطور که در ابتدای این نوشتار بیان شد مهم این است که نسبت به آنچه در حال وقوع است و آنچه که احتمال وقوع آن در آینده وجود دارد،به تفکر و تامل بپردازیم و این موضوع را به عنوان یک دغدغه ذهنی به همراه داشته باشیم و فرزندانمان را نیز به داشتن این دغدغه تشویق کنیم که همین امر موجب می شود تا برای آینده بیندیشند و برنامه ریزی کنند.

فراموش نکنیم که طرح موضوعاتی همچون پایان تاریخ،آخرالزمان و برخورد تمدنها بی دلیل نبوده و نخواهد بود. در پس تمامی این عبارات معانی انبوهی نهفته که هر یک می توانند به نوعی حوادث روزگار ما را توجیه کنند.


مسئله مهم اینجاست که دنیای امروز به سمت کسب اطلاعات و آگاهی از آینده در حرکت است. کسانی می توانند در این مسیر حرکت کنند که سرگرمی ها و ابزار تفنن و لافکری، آنان را به خود مشغول نکند. البته نباید از این نکته غفلت کنیم که ابزار تفنن و لذت برای این تولید شده اند که عده بسیاری را دچار بی خبری و غفلت سازند.پس آنچه مهم است ایجاد دغدغه در اذهان و مدیریت کردن حال و آینده زندگی مان است.

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

نکته : اشنایی با تئوری موج سوم، نشان میدهد برداشت و نظر تئوریسین های مطرح غربی در رابطه با سمت و سوی تکنولوژی و تحولات جوامع بشری چیست.

یقینا اشنایی با این نظرات میتواند ما را برای مدیریت این مساله یاری کند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

جلسه اول آموزش جنگ نرم

جلسه اول اموزش جنگ نرم

۱- روشهای سخت(اقدام نظامی و خشونت آمیز)

مثال هایی برای روش سخت عرض میکنم: (حمله نظامی و اشغال کشور ، ایجاد جنگ داخلی و حمایت از گروههای مسلح مخالف نظام اسلامی َ،ترور شخصیت های دلسوز نظام ، ایجاد جنگ مذهبی و جنگ قومی در کشور)

۲– روش های نیمه سخت (سیاسی . امنیتی . اقتصادی )

مانند : بارزه سیاسی ، کارشکنی های دیپلماتیک ، تحریم های سیاسی ، تحریم های اقتصادی ، نفوذ در ارگانهای سیاسی و امنیتی و اقتصادی ، ایجاد شورش داخلی ، حمایت از مخالفان نظام ، ایجاد هرج و مرج داخلی

مانند : مبارزه سیاسی ، کارشکنی های دیپلماتیک ، تحریم های سیاسی ، تحریم های اقتصادی ، نفوذ در ارگانهای سیاسی و امنیتی و اقتصادی ، ایجاد شورش داخلی ، حمایت از مخالفان نظام ، ایجاد هرج و مرج داخلی

۳-روشهای نرم ( فرهنگی . تبلیغی . رسانه ای )


ما در این جلسات بیشتر با این روش سوم کار داریم یعنی روش های جنگ نرم

بعضب مثال های این جنگ نرم : با جنگ روانی ، شایعه سازی و نشر اکاذیب ،تهمت و افترا نسبت به مسئولان نظام ، ترویج فساد و فحشاء و بی بند و باری ، نفوذ در مراکز علمی و دانشگاهی( در اساتید و دانشجویان ) ، تحقیر فرهنگ و ارزشهای اسلامی ، فریب ، شخصیت سازی کاذب ، جریان سازی وابسته ، سلب اعتماد مردم نسبت به مسئولان نظام ، ایجاد یاس و ناامیدی در مردم نسبت به آینده خود و نظام اسلامی و ….

حالا که با این سه روش اشنا شدیم ‌ نوبت می رسد به تعریف جنگ نرم

قدرت نرم «توانایی شکل دهی ترجیحات دیگران» تعریف شده است.

بنابراین قدرت نرم، شیوه غیرمستقیم رسیدن به نتایج مطلوب بدون تهدید یا پاداش ملموس وتوانایی کسب آنچه می‌خواهید از طریق جذب کردن نه از طریق اجبار و یا پاداش می‌باشد.

قدرت نرم، توجه ویژه به اشغال فضای ذهنی کشور دیگر از طریق ایجاد جاذبه است.

بر این پایه، کشورهای دیگر، ارزش‌های یک کشور را می‌پذیرند، تحت تأثیر آن قرار می‌گیرند، از آن تبعیت می‌کنند و در نتیجه خواهان پیروی از آن می‌شوند.

یکی از ضروری ترین مسائل برای ما این است که تهدید نرم را بشناسیم

برای انکه در جلسات بعد بهتر بتوانیم وارد جزییات بشویم ، در این جلسه تعاریف ضروری را عرض میکنیم

تعریف تهدید نرم

اقداماتی است برنامه‌ریزی شده برای جلب نظر و افکار گروه هدف تا با مشاهده تولیدات و ایده‌های جدید عرضه شده به مرور زمان از آنچه که باور و اعتقاد داشتند دست بردارند و رفتار ناشی از آن باورها و اعتقادات را فرو گذارند و در سیر و تحولی طبیعی تولیدات و ایده‌های جدید را جایگزین آنها نمایند و رفتاری متأثر از این جایگزینها بروز دهند.

تهدید نرم موجب دگرگونی در هویت فرهنگی و الگوهای رفتاری مورد قبول یک نظام سیاسی می‌شود.

برای ذکر مثال و نمونه باید عرض شود که تمامی اقداماتی که موجب شود تا اهداف و ارزش‌های حیاتی یک نظام سیاسی (زیرساخت‌های فکری، باورها و الگوها در حوزه اقتصاد، فرهنگ و سیاست) به خطر افتد، یا موجب ایجاد تغییر و دگرگونی اساسی در عوامل تعیین‌کننده هویت ملی یک کشور شود، تهدید نرم به شمار آید.

در ابتدای مطلب ، مثال هایی از روش های نرم عرض شد ،مانند : 

پخش شایعه

تحقیر فرهنکی ، از طریق ساختن جوک

و...

علاوه بر تهدید نرم ، باید با خود جنگ نرم هم اشنا بشویم

تعریف جنگ نرم (Soft War):

جان کالینز، تئوریسین دانشگاه ملی جنگ آمریکا، جنگ نرم را «استفاده طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن را برای نفوذ در مختصات فکری دشمن با توسل به شیوه هایی که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی مجری می شود» می داند.

ارتش آمریکا جنگ نرم را بدین صورت تعریف نموده است: «جنگ نرم، استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و دیگر اعمالی است که منظور اصلی آن تاثیرگذاری بر عقاید، احساسات، تمایلات و رفتار دشمن، گروه بی طرف و یا گروههای دوست است به نحوی که برای برآوردن مقاصد و اهداف ملی پشتیبان باشد».

با سر جمع کردن تعاریفی که از جنک نرم ارائه داده شده است میتوانیم به یک تعریف جامع برسیم

عصاره تعاریف در رابطه با جنگ نرم را حضرات اینگونه بیان کردند: 


هر گونه اقدام نرم افزارانه اعم از : روانی ، تبلیغاتی ، رسانه ای ، سایبری ، دیجیتالی ، اطلاعاتی ، فرهنگی ، سیاسی ، اجتماعی و علمی است که جامعه یا گروه هدف را نشانه می‌گیرد و بدون درگیری نظامی با بهره گیری از روشهای اقناع سازی و یا مدیریت احساسات و بهره گیری از روشهای جذب ، رقیب را به انفعال یا شکست وا می‌دارد. جنگ روانی، جنگ سفید، جنگ رسانه ای، عملیات روانی، براندازی نرم، انقلاب نرم، انقلاب مخملی، انقلاب رنگی و… از اشکال جنگ نرم است.

در حقیقت دشمن برای پیروزی بر جبهه مقاومت و نیروهای اسلام و انقلاب اسلامی چهار هدف راهبردی نیز تعریف کرده که در دو حوزه داخلی و خارجی قابل تقسیم بندی است

 حوزه داخلی


۱ ) پوک شدن مسئولان و نخبگان و عموم مردم از محتوای اسلامی و انقلابی ( استحاله )

۲) بی ثبات سازی

۳) براندازی

در 

بعد خارجی نیز هدف اصلی دشمن


۱) مهار و انزوای جهانی جمهوری اسلامی است


این دسته بندی را حضرت امام خامنه ای در تاریخ . ۱۳۷۵/۲/۲۶ ارائه فرمودند

اینها تعاریف اولیه و ضروری برای پرداختن به بحث جنگ نرم بود

پس ما در این جلسه روش های دشمنی ،قدرت نرم ، تهدید نرم ، جنگ نرم را ارائه کردیم

چند نکته را اینجا باید عرض کنم

از این پس این سلسله جلسات به صورت منظم تر برگزار خواهد شد ، ان شا الله

این بی هماهنگی های ابتدایی طبیعی بود ، چون تغییراتی در سیستم اداره فضای فضای به وجود امد که ما را با مشکل مواجه کرد

در انتهای جلسه امشب ، میخواهم مهمترین اهداف جنگ نرم را لیست کنم ، ان شا الله با این اهداف در جلسات اتی ملموس تر اشنا خواهیم شد: 

۱- تضعیف فرهنگی یک جامعه در جهت تأثیرگذاری شدید .


مثال این مورد هم الی ماشا الله زیاد است ‌ ، بعد از سی و چند سال از کذشت انقلاب ، در بسیاری از دانشگاه ها ، چادر داشتن ، مورد تمسخر قرار میگیرد.

نه از سوی اساتید بلکه از سوی دانشجویان .

چرا ؟ چون این حاصل و نتیجه تبلیغات تضعیف فرهنگی این دوران طولانی است.

۲- تضعیف سیاسی کشور مورد نظر به منظور ناکارآمد جلوه دادن نظام مورد هدف و تخریب و سیاه نمایی ارکان آن نظام.


الان نگاهی به رسانه های دشمن بیندازید ‌، تقریبا هیچ مسئول مملکتی نیست که مورد تضعیف از سوی انها قرار نگرفته باشد.

اول می ایند شخصیت مسئولین و ارکان نظام را در نظر عموم تضعیف میکنند ، حالا با ساختن جوک ، شایعه، دروغ ، جعل و ...

بعد از ان مردم خود به خود از نظام رویگردان می شوند

نمونه بارزش ایت الله جنتی

این حجمه تبلیغاتی تضعیفی برای این پیرمرد را چه کسی مدیریت میکند؟ 

واقعا سن هفتاد و چند سال این بنده خدا خیلی تجیب غریب است؟ یا انکه دشمن میداند دست روی کدام نقاط حساس بگذارد

۳- ایجاد رعب و وحشت در مواردی همچون فقر جنگ یا قدرت خارجی سرکوبگر .

هالیوود ، یک ابزار تبلیغاتی فوق العاده قوی است

قدرت نظامی امریکا از طریق همین غول تبلغیاتی انقدر ترویج شده است

وزارت دفاع امریکا یک اختراع جدید میکنه ،‌اما این رسانه های تبلیغی با اب و تاب و هزار دروغ ، اون اختراع را تبلیغ میکنند 

مثلا سلاح هارپ را یادتون باید باشه چطور تبلیغ میکردند

به حدی رسیده بود که مردم فکر می کردند هر زلزله بزرگی که میاد ، کار امریکاست ، چون از هارپ استفاده کرده

۴- اختلاف افکنی در میان مردم و برانگیختن اختلاف میان مقام های نظامی و سیاسی کشور .

این اختلاف افکنی را در فتنه هشتاد و هشت خوب میشه رصد کرد

با یک کار مهندسی شده ، هم مسئولین و هم مردم به دو دسته تقسیم شدند

اگر تدبیر رهبری نبود مشمص نبود الان وضع چی باشه ، این یعنی ایجاد شکاف در ساختار یک کشور با ابزار جنگ نرم ، مثل شایعه و جعل و دروغ پردازی

۶- بی تفاوت کردن نسل جوان به مسائل مهم کشور.

این بی تفاوتی روز به روز در جامعه ایران در حال شدید تر شدن هست

عدم حضور خیلی از جوان ها در پای صندوق رای چیه؟ همین بی تفاوتی

حرف بعضی از لین جوونها اینه که اینها همه سر و ته یک چیزن، هر کدوم بشن رییس جمهور فرق نداره

این بی تفاوتی با شیوه های تبلیغی در ذهن این ها حک شده ، البته دشمن از ضعف ما برای این عملیات های روانی استفاده میکنه

۷- کاهش روحیه و کارآیی در میان نظامیان و ایجاد اختلاف میان شاخه های مختلف نظامی و امنیتی.

مورد بالا یک نمونه خوبی ازش در دست داریم و همه شما دیدید

وسط جنگ یمن و یک دفعه با هک کردن سایت شبکه العالم ایران ، یک خبر جعلی را فرستادن روی انتن

اون خبر چی بود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

جلسه سوم شیعه شناسی اثباتی

بسم الله الرحمن الرحیم

جلسه سوم شیعه شناسی اثباتی

موضوع:  تاریخ و منشاء پیدایش شیعه

در جلسه پیش دو نظریه در رابطه با منشاء پیدایش شیعه بیان شد.

نظر اول پیدایش شیعه در عصر رسالت بود و نظر دوم پیدایش شیعه پس از رحلت پیامبر .

دیدگاه سومی نیز در جلسه پیشین مورد اشاره قرار گرفت که تلفیق دو دیدگاه فوق بود. یعنی نظریه سوم ، دو نظریه فوق را دو مرحله از یک حقیقت میداند. در بخش میخواهم به ارزیابی این دیدگاه بپردازم.

دیدگاه سوم بر اساس نظر علمای ما ، استوارترین دیدگاه در باره تاریخ و منشاء پیدایش شیعه و تشیع است.

شواهد حدیثی و تاریخی گواه این حقیقت است که در عصر رسالت گروهی به نام شیعه شناخته می شدند البته نه به معنای تقسیم مسلمانان به دو گروه شیعه و اهل سنت، بلکه به این معنا که عده ای نسبت به حشرت علی ارادت ویژه ای ابراز میکردند و او را سرمش و الگوی خود میدانستند

برای مثال ابوحاتم رازی در کتاب الزینة گفته است : 

واژه شیعه در عصر پیامبر لقب چهار نفر از صحابه شناخته می شد، انان عبارت بودند از سلمان فارسی، ابوذر غفاری،مقداد بن اسود و عمار بن یاسر

منبع: اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۱۸ و ۱۹

با بررسی منابع تاریخی و روایی شواهد محکمی بر تایید نظریه سوم به دست می اوریم.به عنوان نمونه برخی از انها را بیان میکنم

بعد از انزال ایه ( و انذر عشیرتک الاقربین) ماجرای یوم الدار رخ داده است.منابع متعددی داستان یوم الدار را اورده اند برای نمونه: 

مسند احمد بن حنبل

تاریخ طبری

تاریخ ابن اثیر

شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید

عزیزان برای مطالعه اسناد این حدیث به المراجعات شماره بیست و الغدیر حلد دو ، ص ۳۹۴ الی ۴۰۱     مراجعه کنند

یکی از اشکالاتی که به حدیث یوم الدار وارد کردند این است که حدیث مزبور از طریق عبدالغفار بن قاسم روایت شده که محدثان اهل سنت او را موثق نمیدانند

این مناقشه باطل است چون این حدیث از طرق مختلفی روایت شده

شیخ سلیم بشری مصری پس از نقل این اشکال، طرق گوناگونی که این حدیث روایت شده را ذکر میکنند و‌ بیان میکنند روایانش در کمال وثوق هستند

به المراجعات شماره بیست و سه مراجعه کنید

مناقشه دیگری که بر این حدیث شده این هست که این حدیث را بخاری و مسلم ذکر نکردند

پاسخ این مناقشه این است که وقتی حدیثی از طرق مختلف در کمال وثوق به ما رسیده باشد ، سکوت صاحبان صحاح به خودی خود دلیلی بر رد ان نیست 

بلکه ذهن انسان حقیقت جو به این سمت سوق می یابد که چرا این کتب از بیان اینگونه احادیث محکم خود داری میکنند

خب اسناد و مطالب در تایید نظریه سوم فراوان است ،‌خوب است جمع بندی کنیم

با توجه به مطالب یاد شده بنای تشیع از روزهای طلوع ایین اسلام بع دست مبارک رسول خدا بنیان نهاده شد

و اساس و بنیان این که این افراد با این نام شناخته شوند توسط خود رسول خدا بنا نهاده شد

پس از رحلت ایشان مسئله خلالت و حانشینی ان حضرت مطرح شد

همان افرادی که به عنوان شیعه شناخته شده بودند بر اساس نصوص گوناگونی مانند حدیث یوم الدار و ماحرای غدیر و ... امامت او را قبول و از پذیرش دیگران سر باز زدند

پس نظریه اول و دوم ، دو مرحله از یک واقعیت تاریخی را بیان میکنند که ما در قالب نظریه سوم ان ها را تلفیق نمودیم

در جلسه بعد دیدگاه های نادرست در تاریخ و منشاء پیدایش شیعه را بررسی خواهیم :

به درخواست یکی از عزیزان منابع حدیث یوم الدار را عرض میکنم:

این روایت را احمد بن حنبل در مسند خویش آورده و هیثمی بعد از نقل این روایت می‌گوید : رواه أحمد، ورجاله ثقات. 

تاریخ الطبری ج2 ص321 المؤلف: محمد بن جریر بن یزید بن کثیر بن غالب الآملی، أبو جعفر الطبری (المتوفى: 310هـ)، (صلة تاریخ الطبری لعریب بن سعد القرطبی، المتوفى: 369هـ)، الناشر: دار التراث - بیروت، الطبعة: الثانیة - 1387 هـ، عدد الأجزاء: 11.


کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال ج13 ص114 المؤلف: علاء الدین علی بن حسام الدین ابن قاضی خان القادری الشاذلی الهندی البرهانفوری ثم المدنی فالمکی الشهیر بالمتقی الهندی (المتوفى: 975هـ)، المحقق: بکری حیانی - صفوة السقا، الناشر: مؤسسة الرسالة، الطبعة: الطبعة الخامسة، 1401هـ/1981م


أنِیسُ السَّاری فی تخریج وَتحقیق الأحادیث التی ذکرها الحَافظ ابن حَجر العسقلانی فی فَتح البَاری ج7 ص4584 المؤلف: أبو حذیفة، نبیل بن منصور بن یعقوب بن سلطان البصارة الکویتی، المحقق: نبیل بن مَنصور بن یَعقوب البصارة، الناشر: مؤسَّسَة السَّماحة، مؤسَّسَة الریَّان، بیروت - لبنان، الطبعة: الأولى، 1426 هـ - 2005 م، عدد الأجزاء: 11.


جامع الأحادیث ج31 ص154 المؤلف: عبد الرحمن بن أبی بکر، جلال الدین السیوطی (المتوفى: 911هـ)، ضبط نصوصه وخرج أحادیثه: فریق من الباحثین بإشراف د على جمعة (مفتی الدیار المصریة)، طبع على نفقة: د حسن عباس زکى، عدد الأجزاء: 13


تهذیب الآثار وتفصیل الثابت عن رسول الله من الأخبار ج3 ص62 المؤلف: محمد بن جریر بن یزید بن کثیر بن غالب الآملی، أبو جعفر الطبری (المتوفى: 310هـ)، المحقق: محمود محمد شاکر، الناشر: مطبعة المدنی - القاهرة، عدد الأجزاء: 1.


المنتظم فی تاریخ الأمم والملوک ج2 ص 367 المؤلف: جمال الدین أبو الفرج عبد الرحمن بن علی بن محمد الجوزی (المتوفى: 597هـ)، المحقق: محمد عبد القادر عطا، مصطفى عبد القادر عطا، الناشر: دار الکتب العلمیة، بیروت، الطبعة: الأولى، 1412 هـ - 1992 م، عدد الأجزاء: 19.


الکامل فی التاریخ ج1 ص661 المؤلف: أبو الحسن علی بن أبی الکرم محمد بن محمد بن عبد الکریم بن عبد الواحد الشیبانی الجزری، عز الدین ابن الأثیر (المتوفى: 630هـ)، تحقیق: عمر عبد السلام تدمری، الناشر: دار الکتاب العربی، بیروت - لبنان، الطبعة: الأولى، 1417هـ / 1997م، عدد الأجزاء: 10.


المختصر فی أخبار البشر ج1 ص116 المؤلف: أبو الفداء عماد الدین إسماعیل بن علی بن محمود بن محمد ابن عمر بن شاهنشاه بن أیوب، الملک المؤید، صاحب حماة (المتوفى: 732هـ)، الناشر: المطبعة الحسینیة المصریة، الطبعة: الأولى، عدد الأجزاء: 4.


أسمى المطالب فی سیرة أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب رضی الله عنه ج2 ص883 المؤلف: عَلی محمد محمد الصَّلاَّبی، الناشر: مکتبة الصحابة، الشارقة - الإمارات، عام النشر: 1425 هـ - 2004 م، عدد الأجزاء: 2.


مختصر تاریخ دمشق لابن عساکر ج17 ص311 المؤلف: محمد بن مکرم بن على، أبو الفضل، جمال الدین ابن منظور الانصاری الرویفعى الإفریقى (المتوفى: 711هـ)، المحقق: روحیة النحاس، ریاض عبد الحمید مراد، محمد مطیع، دار النشر: دار الفکر للطباعة والتوزیع والنشر، دمشق - سوریا، الطبعة: الأولى، 1402 هـ - 1984م، عدد الأجزاء: 29.


 الفتح الربانی من فتاوى الإمام الشوکانی ج2 ص973 المؤلف: محمد بن علی بن محمد بن عبد الله الشوکانی الیمنی (المتوفى: 1250هـ)، حققه ورتبه: أبو مصعب «محمد صبحی» بن حسن حلاق، الناشر: مکتبة الجیل الجدید، صنعاء - الیمن، عدد الأجزاء: 12.


تفسیر القرآن العظیم لابن أبی حاتم ج9 ص2827 المؤلف: أبو محمد عبد الرحمن بن محمد بن إدریس بن المنذر التمیمی، الحنظلی، الرازی ابن أبی حاتم (المتوفى: 327هـ)، المحقق: أسعد محمد الطیب، الناشر: مکتبة نزار مصطفى الباز - المملکة العربیة السعودیة، الطبعة: الثالثة - 1419 هـ


 معالم التنزیل فی تفسیر القرآن = تفسیر البغوی ج3 ص480 المؤلف : محیی السنة ، أبو محمد الحسین بن مسعود بن محمد بن الفراء البغوی الشافعی (المتوفى : 510هـ)، المحقق : عبد الرزاق المهدی، الناشر : دار إحیاء التراث العربی -بیروت، الطبعة : الأولى ، 1420 هـ، عدد الأجزاء :5.


المسند الموضوعی الجامع للکتب العشرة ج8 ص156 المؤلف: صهیب عبد الجبار، عدد الأجزاء: 22، عام النشر: 2013.


مسند الإمام أحمد بن حنبل ج2 ص225 المؤلف: أبو عبد الله أحمد بن محمد بن حنبل بن هلال بن أسد الشیبانی (المتوفى: 241هـ)، المحقق: شعیب الأرنؤوط - عادل مرشد، وآخرون، إشراف: د عبد الله بن عبد المحسن الترکی، الناشر: مؤسسة الرسالة، الطبعة: الأولى، 1421 هـ - 2001 م


فضائل الصحابة ج2 ص650 المؤلف: أبو عبد الله أحمد بن محمد بن حنبل بن هلال بن أسد الشیبانی (المتوفى: 241هـ)، المحقق: د. وصی الله محمد عباس، الناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: الأولى، 1403 - 1983، عدد الأجزاء: 2


الأحادیث المختارة ج2 ص131 المؤلف: ضیاء الدین أبو عبد الله محمد بن عبد الواحد المقدسی (المتوفى: 643هـ)، دراسة وتحقیق: معالی الأستاذ الدکتور عبد الملک بن عبد الله بن دهیش، الناشر: دار خضر للطباعة والنشر وال

توزیع، بیروت - لبنان، الطبعة: الثالثة، 1420 هـ - 2000 م، عدد الأجزاء: 13


غایة المقصد فى زوائد المسند ج3 ص312 المؤلف: أبو الحسن نور الدین علی بن أبی بکر بن سلیمان الهیثمی (المتوفى: 807هـ)، المحقق: خلاف محمود عبد السمیع، الناشر: دار الکتب العلمیة، بیروت - لبنان، الطبعة: الأولى، 1421 هـ - 2001 م، عدد الأجزاء: 4


 المسند الجامع ج13 ص410 حققه ورتبه وضبط نصه: محمود محمد خلیل، الناشر: دار الجیل للطباعة والنشر والتوزیع، بیروت، الشرکة المتحدة لتوزیع الصحف والمطبوعات، الکویت، الطبعة: الأولى، 1413 هـ - 1993 م، عدد الأجزاء: 22 (20 جزء ومجلدان فهارس)


التاریخ الکبیر ج6 ص32 المؤلف: محمد بن إسماعیل بن إبراهیم بن المغیرة البخاری، أبو عبد الله (المتوفى: 256هـ)، الطبعة: دائرة المعارف العثمانیة، حیدر آباد - الدکن، طبع تحت مراقبة: محمد عبد المعید خان، عدد الأجزاء: 8.


الریاض النضرة فی مناقب العشرة ج3 ص125 المؤلف: أبو العباس، أحمد بن عبد الله بن محمد، محب الدین الطبری (المتوفى: 694هـ)، الناشر: دار الکتب العلمیة، الطبعة: الثانیة، عدد الأجزاء: 4

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

جملات عرشی از ایت الله بهجت

آنچه در پی می آید گلچینی از رهنمودها و توصیه های اخلاقی حضرت آیت الله بهجت است که از منابع مختلف انتخاب شده است.


۱) هم جنسی و هم شکلی و اختلاط با کفار، تسلط و حکومت آنها را بر مسلمانان آسانتر می سازد. [در محضر بهجت: ۱/۳۲]


۲) اگر بی تفاوت باشیم و برای رفع گرفتاریها و بلاهایی که اهل ایمان بدان مبتلا هستند دعا نکنیم، آن بلاها به ما هم نزدیک خواهد بود.[همان: ۱/۹۷]


۳) ائمه ما (علیهم السلام) دعاها را در اختیار ما گذاشته اند تا ما را غرق در نور ببینند. [همان: ۱/۱۸۹]


۴-اگر بخواهیم محیط خانه گرم و باصفا و صمیمی باشد، فقط باید صبر و استقامت و گذشت و چشم پوشی و رأفت را پیشه خود کنیم تا محیط خانه گرم و نورانی باشد. [همان ۱/۳۰۰]


۵-ما باید باب توجیه خطا و اشتباه را به روی خود ببندیم و برای هر خطا، زبان به استغفار بگشاییم و اگر قابل جبران باشد، جبران کنیم. [همان]


۶-خدا نکند حرام در نزد انسان زینت داده شود! این یک بیماری قلبی است که انسان به آن مبتلا می شود، و با وجود راههای حلال که نیازش را برآورده می کند، خود را به حرام گرفتار می نماید! [همان: ۱/۲۹۸]


۷-وای بر ما اگر در خصوص خوردنیها و نوشیدنیها از حرام اجتناب نکنیم! زیرا همین غذاها است که منشأ علم و ایمان و یا کفر ما می شود! [همان: ۱/۳۳۷]


۸-اگر می خواهید از ناحیه دعا به جایی برسید، زبان حالتان این باشد: تسلیم خدا هستیم، هر چه بخواهد بکند، بنا داریم عمل به وظیفه بندگی کنیم. [همان: ۱/۳۴۱]


۹-در این مطلب جای شک نیست که اگر انسان بدان موفق باشد، برای او کافی است و تمام مطالب و نتایج ریاضات شاقه و دشوار را دارد! و آن مطلب این است که: انسان خود را در محضر خدا ببیند و خدا را در همه احوال، مطلع از خود و در همه جا حاضر و بر همه کارها و احوال خود، ناظر بداند. [همان: ۱/۳۵۴]


۱۰-برای اداره تمام جهان کافی است که انسان، عاقل و مؤمن و متدین باشد. دیانت و عقل، برای اداره کره زمین کفایت می کند [همان:۲/۴۳]

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

الله اکبر از این عظمت !

الله اکبر از این عظمت !


روزی پیامبر اکرم به خانه حضرت زهرا آمدند . حضرت علی و حسنین (صلوات الله علیهم اجمعین) هم در خانه حضور داشتند .

پیامبر خطاب به اهل بیت خود فرمودند :

چه میوه ای از میوه های بهشتی میل دارید بمن بگوئید تا به جبرائیل بگویم از بهشت برایتان بیاورد.

امام حسین که در آن روزگار در سنین کودکی بودند از بقیه اهل خانواده سبقت گرفتند. رفتند در دامن رسول خدا نشستند و عرضه داشتند :

پدر جان به جبرائیل بگوئید از خرماهای بهشتی برای ما بیاورد .

و حضرت رسول اکرم هم به خواسته حسین خود جامه عمل پوشانیدند و به جبرئیل دستور دادند یک طبق از خرماهای بهشتی برای اهل بیت بیاورد.

مدتی نگذشت که جبرائیل یک طبق خرمای بهشتی را آورده و در حجره حضرت زهرا سلام الله علیها گذاشت.

پیامبر خطاب به دختر خود فرمودند : فاطمه جان یک طبق خرمای بهشتی در حجره تو نهاده شده است ، آنرا نزد من بیاور .

حضرت زهرا آن طبق را آوردند و نزد پدر گذاشتند. پیامبر خرمای اول از درون ظرف برداشتند و در دهان سرور جوانان اهل بهشت امام حسین نهادند و فرمودند « حسین جان نوش جانت ، گوارای وجودت » سپس خرمای دوم را از درون ظرف برداشتند و در دهان دیگر سرور جوانان اهل بهشت امام حسن نهادند و باز فرمودند «حسن جان نوش جانت ، گوارای وجودت ». خرمای سوم را در دهان جگر گوشه خود حضرت زهرا نهادند و همان جمله را هم خطاب به حضرت زهرا بیان کردند.

خرمای چهارم را هم در دهان حضرت علی نهادند و فرمودند « علی جان نوش جانت‌، گوارای وجودت » خرمای پنجم را از درون ظرف برداشتند و باز دوباره در دهان حضرت علی نهادند و همان جمله را تکرار نمودند .

خرمای ششم را برداشتند، ایستادند و در دهان حضرت علی گذاشتند و باز همان جمله را تکرار کردند.

در این هنگام حضرت زهرا فرمودند : پدر جان به هر کدام از ما یک خرما دادید اما به علی سه خرما و در مرتبه سوم هم ایستادید و خرما در دهان علی گذاشتید . چرا بین ما اینگونه رفتار کردید ؟

رسول اکرم خطاب به دختر خود فرمودند:فاطمه جان وقتی خرما در دهان حسین نهادم ، دیدم و شنیدم که جبرائیل و مکائیل از روی عرش ندا بر آورده اند که : «حسین جان نوش جانت ، گوارای وجودت » من هم به تبع آنها این جمله را تکرار کردم وقتی خرما در دهان حسن نهادم باز جبرائیل و مکائیل همان جمله را تکرار کردند و من هم به تبع آنها آن جمله را گفتم که « حسن جان نوش جانت ».

فاطمه جان وقتی خرما در دهان تو نهادم دیدم حوری های بهشتی سر از غرفه ها در آورده اند . و می گویند « فاطمه جان نوش جانت ، گوارای وجودت » من هم به پیروی از آنها این جمله را تکرار کردم.اما وقتی خرما در دهان علی نهادم شنیدم که خداوند از روی عرش صدا می زند « علی جان نوش جانت ، گوارای وجودت » . به اشتیاق شنیدن صوت حق خرمای دوم در دهان علی نهادم باز هم خداوند از روی عرش ندا زد که «هنیأ مرئیاً لک یا علی » نوش جانت ، گوارای وجودت علی جان.به احترام صوت حق از جا برخاستم و خرمای سوم در دهان علی نهادم ، شنیدم که باز خداوند همان جمله را تکرار کرد و سپس به من فرمود:« یا رسول الله بعزت و جلالم قسم اگر تا صبح قیامت خرما در دهان علی بگذاری من خدا هم می گویم علی جانم نوش جانت ، گوارای وجودت». 

 یا علی

 جلاءالعیون علامه مجلیی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

جلسه دوم شیعه شناسی اثباتی

بسم الله الرحمن الرحیم

جلسه دوم شیعه اثباتی

موضوع جلسه : تاریخ و منشاء پیدایش شیعه

تاریخ: ۴/۴/۹۴

در جلسه پیش عرض کردیم که منبع اصلی برای ارسال این درسنامه ها ، کتاب درآمدی به شیعه شناسی نوشته اقای علی ربانی گلپایگانی است

در جلسه اول مباحث فصل اول این کتاب یعنی شیعه در لغت و اصطلاح را به محضر دوستان تقدیم کردیم

در این جلسه مباحث فصل دوم ، یعنی تاریخ و منشاء پیدایش شیعه را بررسی خواهیم کرد ،‌ان شا الله تعالی

در رابطه با اینکه منشاء پیدایش شیعه به کجا و چه تاریخی باز میگردد چندین نظر مطرح است: 

۱. پیدایش شیعه در عصر رسالت

۲.پیدایش شیعع پس از رحلت پیامبر اکرم

۳.تلفیق دو دیدگاه فوق

۴.پیدایش شیعه به دست عبد الله بن سبا

۵. پیدایش شیعه در دوران زمامداری امام علی ع

۶.پیدایش شیعه پس از واقعه کربلا

۷.پیدایش شیعه به دست ایرانیان

در این جلسه سعی میکنیم ، سه نظر اول را بررسی کنیم و نظرات بعدی ان شا الله در جلسه بعد تشریح خواهد شد.

۱. پیدایش شیعه در عصر رسالت

بسیاری از اندیشمندان معتقدند که اولین کسی که نهال تشیع را کاشت ، حضرت رسول بود

در احادیث بسیاری از پیامبر مشاهده میکنیم که ایشان گروهی را به عنوان شیعه علی ع ستایش کرده اند

این احادیث گواه ان است که در ان زمان عده ای بودند که رابطه ویژه ای با حضرت علی وصی داشتند و ایشان را الگوی خود میدانستند

در برخی گزارش های تاریخی از برخی صحابه مانند سلمان، ابوذر،مقداد و عمار به عنوان افرادی که در عصر رسول الله به عنوان شیعه شناخته میشدند ، اشاره شده است.

علامه کاشف الغطاء پس از اشارع به احادیث نبوی در مدح و ستایش علی ع و شیعیانش مینویسد : 

مدلول این احادیث این است که گروهی از صحابه پیامبر شیعه ی علی


علیه السلام بوده اند و مقصود از شیعه علی علیه السلام کسانی که


فقط او را دوست می داشتند یا به او عداوت نمیورزیدند نیست، زیرا


محبت فردی نسبت به دیگری، یا عداوت نداشتن نسبت به وی، کافی


در شیعه نامیدن آن فرد نیست، و واژه ی شیعه در فرهنگ عربی به


معنی فقط دوست داشتن نیست بلکه مفاد آن علاوه بر محبت ورزیدن، پیروی کردن است


منبع: اصل الشیعه و اصولها ، ص ۱۲۱ ، ۱۲۲

علامه طباطبایی نیز در مورد تاریخ پیدایش شیعه گفته است:


آغاز پیدایش شیعه را همان زمان حیات پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم باید دانست.وی سپس به برخی از احادیثی که بر امامت علی علیه السلام  و شخصیت ممتاز او در میان صحابه و ارتباط ویژه ی او با پیامبراکرمصلی الله علیه وآله وسلم  دلالت می کند اشاره کرده و یاد آور شده است:

بدیهی است این چنین امتیازات و فضایل اختصاصی دیگر که مورد اتفاق همگان بود و علاقه شدیدی که پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم) به علی (علیه السلام داشت طبعاً عده ای از یاران پیغمبر اکرم  صلی الله علیه وآله وسلم را که شیفتگان فضیلت وحقیقت بودند بر این وا می داشت که علی علیه السلام را دوست داشته به دورش گرد آیند و از او پیروی کنند، چنان که عده ای را بر حسد و کینه آن حضرت وا میداشت  گذشته از همه ی اینها نام شیعه ی علی و شیعه اهل بیت در سخنان پیغمبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم بسیار دیده می شود

این دیدگاه نخست ، در صدد بیان این نیست که در عصر رسالت مسئله امامت مورد گفت و گوی مسلمانان بوده و گروهی که امامت علی وصی را برگزیدند شیعه نامیده شدند

بلکه این دیدگاه نخست که در حال بررسی ان هستیم ، در صدد اثبات این مطلب است که در عصر حضرت رسول عده ای علی علیه السلام را به عنوان الگو پذیرفتند و او را باب علم نبی میدانستند و از وی پیروی میکردند و از انها در احادیث نبوی بسیار یاد شده است

این گروه همانها هستند که پس از رحلت حضرت رسول ، از پیروان خاص حضرت به شمار می امدند

در انتهای بررسی نظریه اول ، چند حدیث را بیان میکنم و سپس به سراغ نظریه دوم میرویم

جلال الدین سیوطی از جابربن عبدالله انصاری و عبدالله بن عباس روایت کرده است که پیامبر اکرم ص درتفسیر آیه ی ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خیر البریّۀ . به حضرت علی ع اشاره کرد و فرمود: او و شیعیانش در روز قیامت رستگار خواهند بود

ابن اثیر از پیامبر اکرم ص روایت کرده است که خطاب به علی ع فرمود :  ستقدم علی الله انت وشیعتک راضین مرضیین ... 


تو و شیعیانت روز قیامت با رضایت و خشنودی بر خداوند وارد میشوید...

شبلنجی نیز نظیر این روایت را در کتاب نورالابصار نقل کرده است

سیوطی در حدیثی دیگر از علی ع روایت کرده است که پیامبر اکرم ص به علی ع فرمود: مقصود از آیه ی ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خیر البریّۀ تو و شیعیان تو است وعده گاه من و شما حوض کوثر است، آن گاه که امت ها را برای حساب می آورند، شما شادمان و سرافراز خواهید بود 

ابن حجر در کتاب صواعق از امّ سلمه روایت کرده است که گفت: پیامبر اکرم ص نزد من بود، فاطمه زهرا س و پس از اوعلی علیه السلام بر پیامبر وارد شدند، پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم) خطاب به علی (علیه السلام فرمود:یا علی انت و اصحابک فی الجنۀ و شیعتک فی الجنۀ تو و اصحاب و شیعیانت در بهشت خواهید بود

خطیب خوارزمی در کتاب المناقب از علی ابن ابیطالب علیه السلام روایت کرده که فرمود: آن گاه که پیامبرص در معراج وارد بهشت شد، درختی را دید که به زینت های مختلف آذین بندی شده بود. پیامبرص از جبرئیل پرسید: این درخت از چه کسی است؟ جبرئیل گفت: از پسر عمویت علی بن ابیطالب علیه السلام است، هرگاه خداوندبهشتیان را وارد بهشت کند،شیعیان علی را نزد این درخت می آورند و از زینت های آن بهره مند می شوند، آن گاه منادی اعلان می کند که این افراد شیعیان علی بن ابیطالب اند که در دنیا بر اذیت ها صبر کردند، و اینک

این موهبت ها به آنان عطا شده است.

و، در جای دیگر از جابر روایت کرده که گفت: ما نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم بودیم در این هنگام علی بن ابیطالب علیه السلام وارد شد، پیامبر خطاب به ما فرمود: أتاکم اخی برادرم آمد سپس روی به کعبه نمود و فرمود: سوگند به خداوند ان هذا و شیعته هم الفائزون یوم القیامۀ علی و شیعیان او در روز قیامت رستگارانند

چند حدیث دیگر نیز در کتب اهل سنّت در این باره روایت شده است که به خاطر طولانی نشدن کلام از ذکر آن خودداری شد.

دوستان توجه دارند که سعی کردیم احادیث را از منابع اهل سنت بیاوریم

برای بررسی احادیث فوق ،‌به ترتیب به ادرس های زیر مراجعه شود : 


    الدر المنثور 8/538


    النهایه 4 / 106


   نور الابصار ص 159


      الدر المنثور8 / 538


    الصواعق المحرقه ص 161


  المناقب فصل 6 ح 52 .


  المناقب فصل 9 ص 111 ح 120

حالا میرویم سراغ نظریه دومی که در رابطه با منشاء پیدایش شیعه مطرح شده است: 

۲.پیدایش شیعه پس از رحلت پیامبر اکرم ص

نظریه ی دوم این است که اختلاف در مورد خلافت و امامت منشأ ظهور شیعه و سنّی شد، و گروهی به عنوان شیعه از خلافت وامامت علی علیه السلام طرفداری می کردند، در مقابل گروه دیگر ابوبکر را به عنوان خلیفه ی بلافصل پیامبر برگزیدند. بنابراین، ظهور مذهب شیعه نیز به این تاریخ باز می گردد. 

با بررسی داستان سقیفه میبینیم که در ذن دو دیدگاه مطرح شد

عده ای از انصار، سعد بن عبادن و گروهی از مهاجرین انصار را برگزیدند که ماجرا سر انجام به نفع گروه دوم تمام شد

از سوی دیگر بنی هاشم و عده ای از مهاجرین و انصار، به امات علی باور داشتند و این گروه شیعه نامیده شدند و‌شیعه از اینجا مطرح شد

خب این هم نظریه دوم بود که به محضرتان تقدیم شد

حالا برویم سراغ نظریه سوم که تلفیقی است از این دو نظریه

۳. تلفیق دو دیدگاه نخست

روشن است که این دو دیدگاه با یکدیگر تنافی نداشته، و هریک درجای خود صحیح است.

برخی از محققان نیز به این نکته توجه نموده و دو مطلب مزبور را به عنوان دو جنبه یا دو مرحله از یک نظریه دانسته اند. علامه سید محسن امین نخست به تبیین وجود تفکر و عقیده ی شیعی در عصر پیامبر اکرم  صلی الله علیه وآله وسلم  و نامیده شدن عده ای ازمسلمانان به نام شیعه پرداخته و آن گاه ظهور تشیع را در جریان بحث و گفت و گوی مسلمانان در مورد مسأله ی خلافت یادآورشده و چنین گفته است:


در بحث قبل دانستی که در زمان پیامبر گروهی از مسلمانان شیعه ی علی علیه السلام به شمار می آمدند، آن گاه در جریاناختلاف در مسأله ی امامت با زیر پاگذاشتن سفارشات پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم ، انصار به مهاجران گفتند: از هر یک از ماو شما رهبری برگزیده شود، و مهاجران به دلیل این که از قوم و عشیره ی پیامبرند، و امامت باید در قریش باشد، جلو افتادند وابوبکر را خلیفه پیامبر دانستند امّا گروهی از بنی هاشم و مهاجران و انصار طبق دستور رسول خدا  صلی الله علیه وآله وسلم امامت علی علیه السلام را برگزیدند، آنان همان شیعیان بودند.

هاشم معروف الحسنی نیز در این باره مینویسد : 

تشیع به عنوان فربه ای از مسلمانان قبل از درگذشت پیامبر وجود نداشت، ولی بنیاد عقیده شیعه در امامت یعنی وجود نص در باب امامت و این که پیامبر علی را به عنوان خلیفه خود تعیین کرده است ، با ظهور اسلام مطرح گردیده است

از دیگر طرفداران این نظریه، متفکر شهید ، ایت الله صدر است

ایشان بین تشیع و شیعه فرق قائل شدند و میگویند ،‌تشیع در عصر رسالت به دست رسول اکرم بنیان نهاده شده است

تشیع یعنی پیامبر برای پس از خود جانشین تعیین کرده است و ان شخص علی ابن ابیطالب است

ایشان برای این نظر خودشان شواهدی می اورند که از بیانش صرف نظر میکنیم

تا اینجا سه دیدگاه درباره پیدایش شیعه بیان شد ، ارزیابی این سه دیدگاه باشد برای جلسه بعد

ان شا الله پس از ارزیابی این سه دیدگاه ، نظریات باطلی که در این رابطه وجود دارد یعنی موارد زیر را بررسی خواهیم کرد


۴.پیدایش شیعه به دست عبد الله بن سبا

۵. پیدایش شیعه در دوران زمامداری امام علی ع

۶.پیدایش شیعه پس از واقعه کربلا

۷.پیدایش شیعه به دست ایرانیان

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

جلسه اول شیعه شناسی اثباتی

بسم الله الرحمن الرحیم


جلسه اول شیعه شناسی اثباتی 


موضوع جلسه : شیعه در لغت و شیعه در اصطلاح

در قاموس های عربی ، واژه شبعه به پیروان و یاران و ذفراد هماهنگ در امری معنا شده است

در لسان العرب امده است : شیعه گروهی اند که بر امری احتماع می کنند، نر گروهی که بر امری اجتماع کنند شیعه اند 

ابن اثیر در النهایه مینویسد : اصل شیعه، مشایعت، یعنی پیروی از دیگری است.

عمده مطالبی که در فرهنگ های لغت در رابطه با شیعه ذکر شده است ، همین مطالب فوق است که با فرق های جزئی بیان شده است

در معنای لغوی شیعه سه مطلب لحاظ شده است: 

۱) پیروی

۲)یاری

۳)هماهنگی

دوستان توجه کنند در قران هر جا که لفظ شیعه و مشتقات ان ( شیع و اشیاع) امده است ، عمدتا در معنای لغوی استعمال شده است، هر چند کلام خدا بطون بسیاری دارد.

در سوره قصص ، ایه ۱۵ میبینیم که خداوند متعال ان فرد بنی اسرائیلی که با ان قبطی درگیر شد را شیعه موسی معرفی میفرماید

...هذا من شیعته و هذا من عدوه...

در مورد حضرت ابراهیم نیز درقران امده است : و ان من شیعته لابراهیم ( یکی از شیعیان نوح ابراهیم بود)

در ایه فوق منظور این است که روش ابراهیم خلیل در توحید و عدل و پیروی از خق ، همان روش حضرت نوح بود

و تقدم و تاخر زمانی در شیعه بودن یا نبودن دخلی ندارد

درقران کریم می بینیم که گاهی پیشینیان ، شیعیان پسینیان معرفی می شوند

برای مثال مراجعه شود به سوره سبا ، ایه ۵۴

در ایه فوق از کافران امت های گذشته به عنوان اشیاع کافران عصر رسالت یاد شده است 

که منظور از شیعه در اینجا همان هماهنگی و همانندی است

حالا برویم سراغ شیعه در اصطلاح: 

کلمه شیعه در اصطلاح حد اقل سه معنا دارد که به نحو اجمال عرض می کنم

اول : اعتقاد به امیر المومنین به عنوان نخستین جانشین پیامبر اکرم

شیخ مفید در این رابطه میفرماید : واژه شیعه گاهی با الف و لام تعریف ( الشیعه) و گاهی بدون ان به کار می رود. هر گاه بدون الف و لام تعریف به کار رود ، معنای گسترده ای دارد مانند شیعه بنی امیه، شیعه بنی عباس و ...

ولی هرگاه با الف و لام تعریف بیاید ، معنای ان کسانی است که امیر المومنین را ولی امر مسلمین می دانند

دقت کنید کلمه اسلام هم همین طور است.

کلمه اسلام در لغت یهود و نصاری را هم شامل می شود، زیرا انان در ظاهر تسلیم موسی و عیسی علیهم السلام بودند

ولی در اصطلاح تنها به ایین پیامبر اکرم اختصاص دارد

ابوالحسن اشعری میگوید : بدان جهت انان را شیعه نامیدند که از علی پیروی کردند و او را بر سایر صحابه پیامبر مقدم داشتند

برویم سراغ معنای اصطلاحی دوم

دوم: یکی دیگر از معانی اصطلاحی شیعه ، کسانی اند که قائل به برتر بودن امام علی بر صحابع و خلفای سه گانه پیش از ایشان بودند هر چند به امامت بی درنگ ایشان باور نداشته باشند

گاهی نیز به کسانی که امام علی را بر عثمان برتر می دانستند شیعه اطلاق میشود

قاضی عبد الجبار در المغنی فی ابواب التوحید و العدل و الامه مینویسد : 

واصل بن عطا به افضلیت علی ع بر عثمان معتقد بود بدین جهت وی را به تشیع نسبت دادند، زیرا در زمان وی شیعه به کسی گفته می شد علی ، را افضل از عثمان می دانست

نتیجه انکه در این اصطلاح ، اعتقاد به برتر بودن حضرت امیر رکن و اساس است، حال یا برتری بر همه صحابه و خلفا ، یا تنها بر عثمان.

دوستان دقت کنند گروهی از زیدیه بر اساس این تعریف شیعه شمرده شدند با اینکه قائل به خلافت بی درنگ ایشان پس از حضرت رسول نبودند ، اما ایشان را از دیگر صحابه برتر می دانستند

سوم : معنای سوم اصطلاحی شیعه انی است که هر کس اظهار محبت و مودت نسبت به اهل بیت پیامبر داشته باشد شیعه است

هر چند مودت و محبت اهل بیت را همه امت اسلامی جز ناصبی ها دارند

اما گاهی در طول تاریخ ، ان دسته از افراد که این مودت و محبت را اظهار کردند شیعه نامیده شدند

امام شافعی در ابیاتی مینویسد : 

اذا فی مجلسی نذکر علیا یقال

و سبطیه و فاطمة الزکیه

تجاوزوا یا قوم هذا

فهذا من حدیث الرافضیه

برئت الی المهیمن من اناس

یرون الرفض حب الفاطمیه

و ایشان در جای دیگر میگوید : 

ان کان رفضا حب ال محمد

فلیشهد الثقلان انی رافضی

منبع این اشعار : دیوان الامام الشافعی ، ص ۵۶

منبع بیت دوم : 

همان ، صفحه ۵۵

در جلسه بعد در رابطه با منشاء اصطلاح شیعه و اصطلاح رافضیه عرایضی تقذیم خواهد شد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

اوصاف امام زمان

1- مهدی (عج) از خاندان و ذریه پیغمبر(ص) است.«طبق 389 حدیث»


2- همنام و هم کنیه پیغمبر(ص) و شبیه ترین مردم به آن حضرت است. «طبق 48 حدیث»


3- در صفت شمائل و قیافه آن حضرت. «21 حدیث»


4- از فرزندان امیر المؤمنین(ع)  است. «طبق 214 حدیث»


5- از فرزاندان حضرت فاظمه زهرا(س) است. «طبق 192 حدیث»


6-از فرزاندان حسن و حسین(ع) است. «طبق 107 حدیث»


7- از فرزندان حسین(ع) است. «طبق 185 حدیث»


8- نهمین از فرزندان حسین (ع) است.«طبق 148 حدیث»


9- از فرزندان زین العابدین(ع) است. «طبق 185 حدیث»


10-هفتمین از فرزندان حضرت باقر(ع) است. «طبق 103 حدیث»


11- ششمین از فرزندان حضرت صادق(ع) است. «طبق 99 حدیث»


12- پنجمین از فرزندان موسی بن جعفر(ع)  است. «طبق 98 حدیث»


13- چهارمین از فرزندان حضرت رضا(ع) است. «طبق 95 حدیث »


14- سومین از فرزندان امام محمد تقی(ع) است. «طبق 60 حدیث»


15- جانشین امام علی نقی و پسر امام حسن عسکری(ع) است. «طبق 146 حدیث»


16- اسم پدرش حسن(ع) است. «طبق 147 حدیث»


17- مادرش سیده کنیزان و بهترین ایشان است. «طبق 9 حدیث»


18- دوازدهمین امام و خاتم ائمه است. «طبق 136 حدیث»


19- دارای دو غیبت است (صغری و کبری). «طبق 10 حدیث»


20- غیبتش از بس طولانی خواهد شد که مردم ضعیف الایمان و کم معرفت، گرفتار شک و تردید می شوند . «طبق 91 حدیث»


21-بسیار طویل العمر است. «طبق 318 حدیث»


22-زمین را پر از عدل و داد کند بعد از آنکه پر از ظلم و جور شده باشد. «طبق 123 حدیث» مشخصات و اوصاف حضرت مهدی (عج)


23- مرور روزگار او را پیر نسازد و به سیمای جوانان باشد. «طبق 8 حدیث»


24- ولادتش پنهان باشد. «طبق 14 حدیث»


25- دشمنان خدا را می کشد و زمین را از شرک و ظلم و ستم و حکومت دیکتاتوران پاک و به تأویل جهاد کند. «طبق 19 حدیث»


26- دین خدا را آشکار و اسلام را در تمام روی زمین گسترش دهد و فرمانروای روی زمین گردد و زمین را خدا به او زنده سازد. «طبق 47 حدیث»


27-مردم را به هدایت و قرآن و سنت برگرداند. «طبق 15 حدیث»


28-دارای سنتهایی از انبیاء است که از آن جمله غیبت است. «طبق 23 حدیث»


29-با شمشیر قیام کند. «طبق احادیث بسیار»


30-روش او روش پیغمبر(ص) باشد. «طبق 30 حدیث»


31-ظاهر نشود مگر بعد از آنکه مردم در امتحانات و آزمایشهای سخت واقع شوند. «طبق 24 حدیث»


32-عیسی نازل شود و در نماز به آن حضرت اقتدا نماید. «طبق 25 حدیث»


33- پیش از ظهورش بدعتها و ظلم و گناه و تجاهر به فسق و فجور، زنا، ربا، میگساری، قمار، رشوه، ترک امر به معروف و نهی از منکر و معاصی دیگر رایج شود، زنان مکشفه و در کارهای مردان شرکت کنند، طلاق بسیار و مجالس لهو و لعب و غنا و آوازهای مطرب علنی گردد. «طبق 37 حدیث»


34- هنگام ظهورش منادی آسمانی به نام او و پدرش ندا کند که همه آن را بشنوند و ظهور آن حضرت را اعلام کند. «طبق 27 حدیث»


35- پیش از ظهورش نرخها بالا رود و بیماریها زیاد شود و قحطی ظاهر و جنگهای بزرگ برپا شود و خلق بسیار از میان بروند. «طبق 23 حدیث»


36- پیش از ظهورش «نفس زکیه» و «یمانی» کشته شوند و در «بیدا» (که مکانی بین مکه و مدینه است» خسفی واقع شود و دجال و سفیانی خروج کنند و صاحب الزمان علیه السلام - آنها را بکشد. «طبق احادیث باب 6 و 7 از فصل 6 و باب 9 و 10 از فصل 7»


37- برکات آسمان و زمین بعد از ظهورش ظاهر شود و زمین معمور و آباد گردد و غیر خدا پرستش نشود و کارها آسان و خردها تکامل یابد. «طبق احادیث باب 2 و 3 و 4 و 11 و 12 از فصل 7»


38- سیصد و سیزده نفر اصحاب او در یک ساعت به محضرش حاضر شوند. «طبق 25 حدیث»


39- ولادت و مشروح تفصیلات و تاریخ آن و بعضی از احوال مادر جلیله آن حضرت. «طبق 214 حدیث»


40- شرح بعضی از معجزات او در زمان حیات پدر بزرگوارش و در غیب صغری و غیب کبری و نام جمع کثیری از کسانی که مشرف به نعمت دیدار و لقای آن حجت اند. «طبق باب 2و 3 از فصل 3 و باب 1 و 2 از فصل 4 و باب 1 و 2 از فصل 5»

صفت های مشترک پیامبر(ص) و امام زمان (عج) را میدانید؟

شباهت‌های امام زمان(عج) به پیامبر اکرم(ص) بسیار است. و در آیینه روایات و زیارات بارها این ویژگی ها مورد توجه قرار گرفته است. رحمت، خاتمیّت، امنیت بخشی و . . .


در روایات بسیاری به اوصاف مشترک و شباهت‌های امام زمان(عج) به پیامبر اکرم(ص) اشاره شده است. ما در این نوشتار به بعضی از این ویژگی‌ها اشاره می‌نماییم:

رحمت:

خداوند متعال وجود نازنین پیامبر اکرم (ص) را رحمتی برای عالمیان می‌داند؛ (وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمینَ)؛[1] و تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم. امام زمان(عج) نیز به این صفت زیبنده‌اند:"السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصُوبُ وَ الْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ وَ الْغَوْثُ وَ الرَّحْمَةُ الْوَاسِعَة"؛[2] سلام بر تو ای پرچم برافراشته ... و رحمت گستردة الهی.



حجت الهی:

در رابطه با پیامیر چنین خطاب آمده که: "السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ عَلَى الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِین"سلام برتو ای حجت خدا بر اولین انسان ها تاآخرین آن ها؛[3] امام زمان (عج) نیز با لقب حجة الله مورد خطاب قرار گرفته‌اند: "السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّه".[4]



نور خدایی:

پیامبر(ص) نور خدایی است: "السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللَّهِ الَّذِی یُسْتَضَاءُ بِه‏"[5] سلام بر تو، ای نور روشنایی بخش خداوند.[6] در زیارت روز جمعه نیز خطاب به امام زمان(عج)این گونه آمده است: "السَّلَامُ عَلَیْکَ یا نُورَاللهِ الّذِی یَهْتَدی بِه المُهْتَدُون"؛ سلام بر تو ای نور خداوند که هدایت جویان به وسیله او هدایت می‌شوند.



دعوت کننده به سوی خداوند متعال:

خداوند در قرآن خطاب به رسول مکرمش می‌فرماید: (یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذیراً وَ داعِیاً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنیراً)؛[7] ای پیامبر! ما تو را گواه فرستادیم و بشارت دهنده و انذار کننده، و تو را دعوت کننده به سوی خدا به فرمان او و چراغی روشنی بخش قرار دادیم.

در مورد امام عصر(عج) نیز آمده است: "السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا دَاعِیَ اللَّه"؛[8] سلام بر تو ای دعوت کننده خلق به سوی خدا.


 


خاتمیّت (حُسن ختام):

(ما کانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِکُمْ وَ لکِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِیِّینَ وَ کانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلیماً)؛[9] محمد(ص) پدر هیچ یک از مردان شما نیست، ولی رسول خدا و آخرین پیامبران است و خداوند به همه چیز آگاه است.امام مهدی(ع) نیز در معرفی خود می‌فرمایند: "أَنَا خَاتِمُ الْأَوْصِیَاءِ وَ بِی یَدْفَعُ اللَّهُ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِی وَ شِیعَتِی"؛[10] من آخرین از جانشینان پیامبر هستم و بواسطة من خداوند بلا را از اهل و شیعیانم برمی‌دارد.



امنیت بخشی:

با وجود رسول خدا امت او در امنیت بودند: (وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فیهِمْ)؛[11] (ای پیامبر!) تا تو در میان آن‌ها هستی، خداوند آن‌ها را مجازات نخواهد کرد.

امام زمان(عج)نیز در وصف وجودی خویش می‌فرمایند: "إِنِّی أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ کَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ"؛[12] به درستی که من امنیت بخش اهل زمین هستم، همانگونه که ستارگان امنیت بخش اهل آسمانند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ازدواج با اهل سنت

ازدواج شیعه و سنی


سوال1: ازدواج شیعه با اهل سنت در موارد ذیل چه حکمی دارد؟ الف) ازدواج زن شیعه با مرد سنی ب) ازدواج مرد شیعه با زن سنی


امام خمینی(ره):


الف) مکروه است و احتیاط مستحب ترک ازدواج است.


ب) نکاح مرد شیعه با زن سنی غیر ناصبی جایز است.


 آیة الله بهجت(ره):


الف) جایز نیست.


ب) ازدواج مرد شیعه با زن سنی اشکال ندارد و بهتر است سعی در شیعه شدن او بینجامد. 


آیة الله تبریزی:


الف) ازدواج مزبور به جهت اینکه مورد خوف گمراهی نسبت به خود زن یا فرزندان وی می باشد جایز نیست والله العالم.


ب) ازدواج مرد شیعه با زن سنی جایز است مگر خوف گمراهی باشد. 


آیة الله خامنه ای:


الف) اگر خوف انحراف از مذهب نباشد مانعی ندارد.


ب) مانع ندارد. 


آیة الله سیستانی:


الف) اگر بیم انحراف و گمراهی باشد، جایز نیست.


ب) ازدواج مومن (شیعه) با زن سنی غیر ناصبی جایز است مگر خوف گمراهی رود که حرام است. 


آیة الله صافی گلپایگانی:


الف) بنابر قول مشهور جائز نیست. واله العالم


ب) اشکالی در جواز ازدواج مرد شیعه با زن سنی غیر ناصی نیست. 


آیة الله فاضل لنکرانی(ره):


الف) فی نفسه اشکالی ندارد ولی برای حفظ عقائد زن مناسب است حتی الامکان با مرد شیعه ازدواج کند. بهتر است با مرد سنی ازدواج نکند.


آیة الله گلپایگانی(ره):


الف) ازدواج زن شیعه با مرد سنی غیر ناصی مکروه است پس احتیاط مستحب ترک ازدواج است.


ب) اشکالی در جواز ازدواج مرد شیعه با زن سنی غیر ناصبی نیست. 


آیة الله مکارم شیرازی:


الف) اشکال دارد 


آیة الله نوری همدانی:


الف) پس از سلام. اگر مطمئن است که هویّت مذهبی خود را حفظ می کند، اشکال ندارد.


ب) اگر مطمئن است هویت مذهبی خود را حفظ می کند جایز است. 


آیة الله وحید خراسانی:


الف) برای زن شیعه جایز است که با مرد سنی ازدواج کند، البته کراهت دارد بلکه بنابر احتیاط مستحب ترک کند مگر زمانی که بترسد از گمراهی پس در این صورت حرام است.


ب) برای مرد شعیه جایز است ازدواج با زن سنی، مگر از گمراهی بترسد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰